1) شش سال است که وزارت علوم از تشکلی افراطی حمایت کرده است. انجمنهای اسلامی با عملکرد سیاه خود در این سالها اعتبار دانشگاهها را به حدی رساندهاند که منفورترین شخصیت دنیای امروز از آنها به صراحت حمایت میکند. وزارت علوم در این شش سال، این عده خودسر و فریب خورده را تشویق نمود تا جائی که انجمنهای اسلامی بدون هیچ مانعی به اساتید توهین کردند، کلاسهای درس را تعطیل نمودند، امتحانات را لغو کردند، شیشههای دانشگاه و مسجد را شکستند، با مخالفان خود با چاقوکشی و عربدهکشی برخورد کردند، تجمعات و تریبونهای غیرقانونی برپا نمودند، در تریبونهای خود به مقدسات مردم که با خون هزاران جوان این مرز و بوم به دست آمده است زشتترین اهانتها و سخیفترین کلمات را نثار کردند، قوانین دانشگاه را به هیچ انگاشتند و خودسرانه، از مصونیت آهنین که وزارت علوم برایشان تدارک دیده بود بهره بردند… و وزارتخانه فقط حمایت کرد و تشویق نمود… ای کاش قوانین دانشگاه و کمیتۀ انضباطی برای «همه» اجرا نمیشد! اما گویا برای تنها کسانی که این قوانین اجرا نشد، همین تندروهای تحکیم وحدت و اعضای انجمنهای به اصطلاح اسلامی بود. به راستی چرا؟ آیا این تشکل افراطی با گستاخی بیشتر، اعتبار و حیثیت دانشجو و دانشگاه را خدشهدار نمیکند؟ این تشکل میداند که وزارت علوم کاری به کارش ندارد و با آنها معامله میکند. تاریخ فراموش نکرده که وزارت علوم، طیف دیگر این تشکل افراطی را طرد کرد و گروه تندروتر را بر سر کار آورد. آیا این تشکل وزارتخانهای میتواند خود را نماینده دانشجویان بداند؟!
2) انجمنهای اسلامی بارها و بارها خود را قیم و سردسته دانشجویان ایران دانستهاند و ضدانقلاب و دشمنان این کشور که خواستههای خود را به انجمنهای اسلامی تزریق کرده بودند با پوشش گسترده رسانهای، دانشجویان ایران را عناصری عصبانی و مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی تبلیغ میکنند . آیا اگر وزارت علوم در قبال تحرکات و اقدامات خودسرانه و غیرقانونی انجمنیها، فقط و فقط قانون را اجرا می کرد (یا حداقل یک بار اجرا میکرد) آیا چنین مصیبتی بر پیکر دانشجویان ایران وارد میآمد؟ و چه مصیبتی از این بالاتر که منفورترین و خبیثترین شخصیت دنیای بربریت امروز یعنی جناب بوش، از دانشجویان ایران حمایت کند؟
3) تاریخ بداند عربدههایی که این روزها به نام دانشجو از دانشگاه بلند میشود، صدای اقلیتی است که وزارت علوم و دستگاههای مدعی اصلاحات در این شش ساله پروراندهاند؛ صدای اکثریت خاموش را رسانههای ضدانقلاب و غرب منعکس نمیکنند. تاریخ بداند! دانشجویان ایران چندصد نفری نیستند که به خیابانها میریزند و عربدهکشی میکنند. ایران اسلامی چندصد هزار دانشجو دارد و اگر روزی بخواهد عملههای ضدانقلاب و نوکران بیجیرۀ بوش و فرزندان ساواکیهای وطنفروش را از دانشگاهها بیرون کند، میتواند؛ اما مکتب دانشجوی مسلمان ایرانی تحمل مخالف است تا فضا غبارآلود نشود و حق و باطل از هم جدا شوند.
4) تبریک میگوییم به انجمنهای اسلامی و همدستانشان در این اغتشاشات اخیر تهران؛ چرا که به این مقام و منزلت رسیدهاند که رئیس جمهور آمریکای محبوب تمام مردم دنیا (!) مادی و معنوی از آنها حمایت میکند. پاچهخوارانی که در مقالات و نوشتههای خود به جناب بوش به خاطر کشتار بیرحمانۀ ملت عراق و افغانستان و یوگسلاوی دست مریزاد گفتند و از این طرف جواب نوکری با مزد خود را گرفتند و چه مزدی از این بالاتر که به این افتخار نائل آیند که کاخ سفید آنها را تحسین کند!
ای تاریخ! به یاد داری که قدرتهای زورگوی عالم از دانشجویان کدام کشور دیگر حـمـایت کردهاند؟ واقعاً که دست مریزاد!
5) تاریخ بداند که برخی مردم را فریفتند و وکیل مردم شدند. برخی نمایندگان این مجلس اصلاحات به مردم خیانت میکنند. آنهایی که میتوانستند گرانی را یک روزه حل کنند، ظرف 2 هفته میخواهند به آن رسیدگی کنند. تاریخ فراموش نمیکند که برای آدمهای بیارزشی چون آغاجری طرحهای چندفوریتی و ساعتها بحث و جدل از وقت این نمایندگان به هدر رفت و حال آنکه مردم ایران حتی به اندازۀ پشیزی نزد این خودفروختگان ارزشی ندارد که معیشت این مردم را رسیدگی کنند تا مردم از این نظام اسلامی زده شوند و با آغوش باز به استقبال موشکها و بمبهای آمریکا بروند. آمریکا تا برخی صندلیهای مجلس ایران هم پیش رفته است!
6) برای نابودی ایران نقشۀ جالبی طرحریزی شده است. دانشجویان را با بهانههای صنفی به خیابانها بکشند، بعد هم عدهای مزدور آمریکا از آن طرف به دانشجویانی که فحاشی می کنند حمله نمایند و بعد فریاد مظلومیت دانشجویان سر داده شود و همۀ فکر و ذهن این مردم جلب دانشجویان و مظلومیت ساختگی و برنامهریزی شده بشود؛ تا آمریکا به راحتی با جاسوسان خود در آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران را در سازمان ملل محکوم کند و چند فروند موشک و بمب بر تأسیسات هستهای ایران فرود آورد. نقشۀ جالبی است به شرطی که بازهم به اغتشاشگران مجال بدهند!
7) آمریکا با چه کسی میخواهد مبارزه کند؟ اگر آمار خود آمریکا را در نظر بگیریم، آنها معتقدند این نظام اسلامی فقط 10 درصد فدایی و جان برکف دارد. آمریکا می خواهد با 7 میلیون فدایی از جان گذشته در بیفتد؟ زهی خیال باطل!
و در نهایت یک توصیه: عملههای آمریکا هرچه زودتر بساطشان را از دانشگاهها و دیگر نقاطی که خزیدهاند جمع کنند تا مردم آنها را زیر دست و پای خود مچاله نکنند.