حزب مشاركت با انتشار تحليلي بدون هيچ اشارهاي به مناسب بودن يا احتمال كانديداتوري ميرحسين موسوي از سوي اصلاحطلبان، فقط خاتمي را كانديداي اصلاحطلبان دانست.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، حزب مشاركت در خبرنامه اخير خود تحليلي از فضاي سياسي كشور در آستانه انتخابات رياست جمهوري ارائه كرد.
حزب مشاركت در اين تحليل رسمي خود، به رويكرد و شرايط گروهها و افرادي كه با اعتقاد به غيردموكراتيك بودن سيستم ايران، ميگويند كه نبايد در انتخابات شركت كرد، اشاره كرده و ضمن رد نظر آنان در شرايط موجود، افزوده است: در اين شرايط مدافعين دموكراسي از درون به دنبال بهرهگيري از همه ظرفيتهاي موجود در ساختار حقيقي و حقوقي كشورند و واقعيت آن است كه تا اطلاع ثانوي فرصت رأي دادن و انتخابات بهترين ظرفيت و فرصتي است كه در ساختار حقوقي نظام جمهوري اسلامي وجود دارد.
حزب مشاركت تحقق هر نوع دموكراسي حداقلي تا حداكثري بدون بهرهگيري و تقويت نقش تعيين كننده انتخابات را رويايي بيش ندانست و با بيان مثالي از كشور سوئد، تصريح كرد: نگاه به دموكراسي با درجات حداقلي تا حداكثري و سيري كه در بسياري از كشورها طي شده، بر تداوم و صحت اصلاحات دموكراتيك در كشور ما به عنوان تنها راه نجات كشور و تحقق آرمان شهر دموكراسي ميافزايد.
در ادامه اين مطلب آمده است: به منظور مبنا قرار گرفتن رأي ملت به عنوان ميزان اصلي تضمين قدرت در كشور، بايد بر انتخابات آزاد، عادلانه، قانوني و سالم تأكيد نمود و براي تحقق بلندمدت اين حرف نيز مشاركت آگاهانه و سازمان يافته مردم به عنوان ضرورتي غيرقابل انكار به نظر ميرسد.
حزب مشاركت تصريح كرد: قهر با صندوق رأي براي كساني كه داعيهدار دموكراسي در ايران امروز و فردا هستند، پذيرفتني نيست.
در ادامه تحليل اين حزب با اشاره به عدم اجماع اصلاحطلبان براي انتخابات پيشرو آمده است: بدون ترديد يكي از علل شكست و عدم توفيق كامل اصلاحطلبان، چه زماني كه بخشي از قدرت را در اختيار داشتند و چه پس از آن، عدم اجماع و اتحاد بود. همين ضعف نيز خاتمي را بر آن داشت تا به تبيين مباني اصلاحات بپردازد و مي توان گفت عدم اجماع و اتحاد، بر افزايش موانع و كارشكنيهاي مخالفين شتاب مضاعف ميبخشد.
اين حزب سياسي در ادامه مطلب خود به تعيينكننده نبودن نقش احزاب و گروههاي سياسي در انتخابات نهم رياستجمهوري به عنوان يك تجريه اذعان كرده و افزوده است: ائتلاف و اجماع اصلاحطلباني كه بر سر مباني روشن و معين اشتراك دارند، نه تنها برخوردهاي حذفي را با هزينههاي بيشتري براي رقيب در قدرت همراه خواهد ساخت، بلكه بر همافزايي توان و تأثيرگذاري اصلاحطلبان نقش تعيينكنندهاي به جاي خواهد گذاشت و پيروزي را به امري محتمل و دستيافتني در انتخابات تبديل خواهد نمود.
در ادامه اين مطلب با تاكيد بر اينكه در يك انتخابات دوقطبي شانس پيروزي اصلاحطلبان دوچندان به نظر ميرسد، افزوده است كه اين تحليلها بر ضرورت حضور خاتمي به عنوان مناسبترين نامزد اصلاحطلبان صحه ميگذارد.
حزب مشاركت در ادامه مطلب خود بدون هيچ اشارهاي به مناسب بودن يا احتمال كانديداتوري ميرحسين موسوي از سوي اصلاحطلبان، خاتمي را داراي ظرفيتهاي منحصر به فردي براي كانديداتوري اصلاحطلبان دانسته و خصوصياتي كه در خاتمي جمع شده است را اينچنين تشريح كرد:
1- كانديداي اصلاحطلبان بايد از يك سو توان تبديل اين انتخابات را به يك انتخابات دو قطبي داشته باشد و از سوي ديگر از توان بالقوه برانگيختن مشاركت بيشتر مردم نيز برخوردار باشد. به تعبير ديگر در اين شرايط تنها عاملي كه منجر به پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات آينده خواهد بود اقبال فزاينده مردم به كانديداي اصلاحطلبان است. اين مهمترين ويژگي خاتمي است كه در شرايط فعلي كشور ما موقعيتي بيبديل از او ساخته است.
2- كانديداي اصلاحطلبان بايد ظرفيت اجماع و ائتلاف داشته باشد. خاتمي خود سردمدار ائتلاف اصلاحطلبان بوده است او هم اكنون كانديداي اول بسياري از گروههاي اصلاحطلب است.
3- از روحيه تساهل و مدارا براي تقويت اصل مهم ايران براي همه ايرانيان برخوردار باشد و نيز حضورش به ارتقا موقعيت بينالمللي ايران بينجامد.
4- به دموكراسي و لوازم آن به عنوان تنها عامل بقاي نظام باور داشته باشد.
5- با حضورش انتخابات را دو قطبي و هم پيروزي اصلاحطلبان را محتملتر نمايد.
6- تخريبها در جايگاه او تأثيري به جاي نگذارد و بر محبوبيت او بيفزايد.
اين موضعگيري حزب مشاركت در حالي اعلام شده كه خاتمي گفته است: “يا من كانديدا ميشوم يا ميرحسين”. اما حزب مشاركت با اينكه هنوز خاتمي كانديداتوري خود را اعلام نكرده، هيچ نامي از ميرحسين نياورده و هيچ احتمالي براي كانديداتوري وي قائل نشده است.
حزب مشاركت در اين تحليل رسمي خود، به رويكرد و شرايط گروهها و افرادي كه با اعتقاد به غيردموكراتيك بودن سيستم ايران، ميگويند كه نبايد در انتخابات شركت كرد، اشاره كرده و ضمن رد نظر آنان در شرايط موجود، افزوده است: در اين شرايط مدافعين دموكراسي از درون به دنبال بهرهگيري از همه ظرفيتهاي موجود در ساختار حقيقي و حقوقي كشورند و واقعيت آن است كه تا اطلاع ثانوي فرصت رأي دادن و انتخابات بهترين ظرفيت و فرصتي است كه در ساختار حقوقي نظام جمهوري اسلامي وجود دارد.
حزب مشاركت تحقق هر نوع دموكراسي حداقلي تا حداكثري بدون بهرهگيري و تقويت نقش تعيين كننده انتخابات را رويايي بيش ندانست و با بيان مثالي از كشور سوئد، تصريح كرد: نگاه به دموكراسي با درجات حداقلي تا حداكثري و سيري كه در بسياري از كشورها طي شده، بر تداوم و صحت اصلاحات دموكراتيك در كشور ما به عنوان تنها راه نجات كشور و تحقق آرمان شهر دموكراسي ميافزايد.
در ادامه اين مطلب آمده است: به منظور مبنا قرار گرفتن رأي ملت به عنوان ميزان اصلي تضمين قدرت در كشور، بايد بر انتخابات آزاد، عادلانه، قانوني و سالم تأكيد نمود و براي تحقق بلندمدت اين حرف نيز مشاركت آگاهانه و سازمان يافته مردم به عنوان ضرورتي غيرقابل انكار به نظر ميرسد.
حزب مشاركت تصريح كرد: قهر با صندوق رأي براي كساني كه داعيهدار دموكراسي در ايران امروز و فردا هستند، پذيرفتني نيست.
در ادامه تحليل اين حزب با اشاره به عدم اجماع اصلاحطلبان براي انتخابات پيشرو آمده است: بدون ترديد يكي از علل شكست و عدم توفيق كامل اصلاحطلبان، چه زماني كه بخشي از قدرت را در اختيار داشتند و چه پس از آن، عدم اجماع و اتحاد بود. همين ضعف نيز خاتمي را بر آن داشت تا به تبيين مباني اصلاحات بپردازد و مي توان گفت عدم اجماع و اتحاد، بر افزايش موانع و كارشكنيهاي مخالفين شتاب مضاعف ميبخشد.
اين حزب سياسي در ادامه مطلب خود به تعيينكننده نبودن نقش احزاب و گروههاي سياسي در انتخابات نهم رياستجمهوري به عنوان يك تجريه اذعان كرده و افزوده است: ائتلاف و اجماع اصلاحطلباني كه بر سر مباني روشن و معين اشتراك دارند، نه تنها برخوردهاي حذفي را با هزينههاي بيشتري براي رقيب در قدرت همراه خواهد ساخت، بلكه بر همافزايي توان و تأثيرگذاري اصلاحطلبان نقش تعيينكنندهاي به جاي خواهد گذاشت و پيروزي را به امري محتمل و دستيافتني در انتخابات تبديل خواهد نمود.
در ادامه اين مطلب با تاكيد بر اينكه در يك انتخابات دوقطبي شانس پيروزي اصلاحطلبان دوچندان به نظر ميرسد، افزوده است كه اين تحليلها بر ضرورت حضور خاتمي به عنوان مناسبترين نامزد اصلاحطلبان صحه ميگذارد.
حزب مشاركت در ادامه مطلب خود بدون هيچ اشارهاي به مناسب بودن يا احتمال كانديداتوري ميرحسين موسوي از سوي اصلاحطلبان، خاتمي را داراي ظرفيتهاي منحصر به فردي براي كانديداتوري اصلاحطلبان دانسته و خصوصياتي كه در خاتمي جمع شده است را اينچنين تشريح كرد:
1- كانديداي اصلاحطلبان بايد از يك سو توان تبديل اين انتخابات را به يك انتخابات دو قطبي داشته باشد و از سوي ديگر از توان بالقوه برانگيختن مشاركت بيشتر مردم نيز برخوردار باشد. به تعبير ديگر در اين شرايط تنها عاملي كه منجر به پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات آينده خواهد بود اقبال فزاينده مردم به كانديداي اصلاحطلبان است. اين مهمترين ويژگي خاتمي است كه در شرايط فعلي كشور ما موقعيتي بيبديل از او ساخته است.
2- كانديداي اصلاحطلبان بايد ظرفيت اجماع و ائتلاف داشته باشد. خاتمي خود سردمدار ائتلاف اصلاحطلبان بوده است او هم اكنون كانديداي اول بسياري از گروههاي اصلاحطلب است.
3- از روحيه تساهل و مدارا براي تقويت اصل مهم ايران براي همه ايرانيان برخوردار باشد و نيز حضورش به ارتقا موقعيت بينالمللي ايران بينجامد.
4- به دموكراسي و لوازم آن به عنوان تنها عامل بقاي نظام باور داشته باشد.
5- با حضورش انتخابات را دو قطبي و هم پيروزي اصلاحطلبان را محتملتر نمايد.
6- تخريبها در جايگاه او تأثيري به جاي نگذارد و بر محبوبيت او بيفزايد.
اين موضعگيري حزب مشاركت در حالي اعلام شده كه خاتمي گفته است: “يا من كانديدا ميشوم يا ميرحسين”. اما حزب مشاركت با اينكه هنوز خاتمي كانديداتوري خود را اعلام نكرده، هيچ نامي از ميرحسين نياورده و هيچ احتمالي براي كانديداتوري وي قائل نشده است.