* نتيجه هر چه باشد: بعد از اتمام کارم در دولت به کار فرهنگی مشغول شدم اما این اواخر مشکلاتی را احساس کردم و بر اساس تواناییهایی که در خود میدیدم، فکر کردم که باید کاری انجام دهم و در این راه سعی کردم که در حد وسع خود، نیتم را خالص کنم. …نیت خود را در ورود به این عرصه بهگونهای قرار دادهام که نتیجه هر چه بشود، ذرهای ناراحت نخواهم شد. «ديدار با مراجع عظام»
* مهم ترين مسأله در شرايط كنوني: اهمیت این مساله از هر مشکل دیگر بیشتر است. اگر قرار است آنچه مجلس تصویب میکند و به صورت قانون در میآید یا مجمع در چارچوب اختیارات و وظایف خود، تصویب و ابلاغ میکند، اجرا نشود و این رویه شود بعد از مدتی چه چیزی از نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی میماند؟ «ديدار مهندس میرحسین موسوی با اعضاي جامعه دانشآموختگان دانشگاه آزاد اسلامی، 1387»
*اگر قانون گريزي يك رويه شود!: وقتی شرایطی ایجاد کنیم که قانونگریزی نه یکبار بلکه بارها تکرار و تبدیل به رویه شود باید نسبت به نظام خود احساس خطر کنیم. ممکن است قانونگریزی با نیت خوب هم صورت گرفته باشد اما فکر میکنم هیچ مسالهای بالاتر از اجرای قانون نباشد.«كنفرانس مطبوعاتي با رسانه هاي داخلي و خارجي، روزنامه اطلاعات، 1388»
*دليل حضور در صحنه ي انتخابات: من معتقدم اگر این قوانین به درستی رعایت شوند، هر عقیده و فکری میتواند وجود داشته باشد زیرا یک نظام در طول زمان تثبیت میشود و هیچ مسؤولی هم نمیتواند روی کار بیاید مگر اینکه تفاوتهایی با فرد قبلی داشته باشد.
* تبعات ادامه ي قانونگريزي در آينده روشن خواهد شد: کشوری که در آن، قانون حاکم نباشد، رستگاری نخواهد داشت و حتی اگر بخواهیم به سمت قوانین بهتر پیش برویم باید از راه قانونی وارد شویم. در ضمن باید توجه داشته باشیم که ما اصول مترقیای در قانون اساسی خود نیز داریم. ما موارد متعددی از قانونگریزی را شاهد بودهایم و من، احساس کردم اگر این تبدیل به رویه شود، احتمال اینکه بتوانیم مشکلات خود را حل کنیم، بسیار کم میشود و این را اگرچه حتی ممکن است ظاهری از خیرخواهی داشته باشد، یک حرکت رو به قهقرا میدانم. «در دیدار جمعی از آذریهای مقیم مرکز، 1388»
* بنده گفتهام اگر در یک کشور عدم رعایت قانون، رویه شود، امکان بروز استبداد فراهم میشود و الان هم این را میگویم. «نشست خبری مهندس موسوي در ایلام، 1388»
* تأكيد بر قانون گرايي: اجرای یک قانون بد بسیار بهتر از نبود قانون است. یکی از آرمانهای دوران مشروطیت نیز قانونگرایی بود و من در شعار خود به قانون اشاره کردهام؛ برای اینکه زاویهای برای ورود به مساله قانونگریزی و نقد آن وجود داشته باشد. «ديدار مهندس موسوی با مردم ایلام،1388»
* مشكل اساسي ما؛ عدم درك اهميت قانون: مشکل اساسی امروز ما این است که اهمیت قانون را درک نمیکنیم و آن را دور میزنیم. در نتیجه زمینه برای سایر قانونگریزیها در کشور ایجاد میشود. اگر طالب استقلال و تداوم عزت و نیز تغییرات معقول در کشور خود هستیم، نباید این مساله را فراموش کنیم
* تبعات قانون گريزي: گریز از قانون در طول زمان، یک دولت خدمتگذار را به یک دولت انتظامی تبدیل میکند. «سخنراني ميرحسين در مسجد موسي بن جعفر آبادان، 1388»
*قانون اساسی محور فعالیت: مشکل ما در جمهوری اسلامی مشکل قانون اساسی و قواعد نیست بلکه نظریات و برداشت های شخصی از قوانین ست. «سخنراني مهندس موسوی در دانشگاه گرگان-1388»
*قانون را نه خودسرانه، بلكه از راه قانون اصلاح كنيم: در هر مسالهای باید به قانون رجوع کنیم و اگر مشکلاتی در این ساختار هم وجود دارد و از نظر محتوای قانون با نارساییهایی روبهرو هستیم، باز هم از طریق قانون باید آنها را حل کنیم چرا که این میتواند آرامشی را در سطح کشور ایجاد کند و به ثبات سیاستها کمک خواهد کرد. «ديدار با فعالان عرصه اقتصاد»
* قانونگريزي، زمينه ساز استبداد است: ما نمیگوییم اینها به دنبال استبداد هستند اما مگر استبداد چگونه آغاز میشود؟ کافی است سرپیچی از قانون عادی شود.« ديدار با علما و روحانيون»
«در جمع دانشجويان دانشگاه شهيد باهنر كرمان»
* قوانين نامناسب را هم بايد از راه قانون اصلاح كرد: ما در کشور قوانینی داریم که ممکن است برخی از آنها هم به نظر ما مناسب نباشد که برای تغییر آنها باید از راه قانونی وارد شویم زیرا هیچ نظامی بدون داشتن و رعایت قانون باقی نمیماند.
* قانون خط قرمز آزادی: شعار من «ایران پیشرفته با قانون، عدالت و آزادی» است و راه درست همین است؛ آزادی در چارچوب قانون باید حمایت شود.
* آزادي ها در چارچوب قانون: این آزادیها شامل آزادی بیان، عقیده، فکر و آزادی انتشار مطبوعات و کتاب، البته در چارچوب قانون میشود؛ حتی اگر قانون را قبول نداشته باشیم باید از راه قانونی آن را عوض کنیم. «كنفرانس مطبوعاتي با رسانه هاي داخلي و خارجي، 1388»
* نظارت استصوابي: اول انقلاب ما نظارت استصوابی نداشتیم. بعدا این موضوع تبدیل به قانون شد، مورد استناد قرار گرفت و اجرایی شد. البته باید صورت و ظاهر قوانین رعایت عملی شوند؛ حتی اگر کسی به آن اعتقاد نداشته باشد. «كنفرانس مطبوعاتي با رسانه هاي داخلي و خارجي، روزنامه اطلاعات، 1388»
*موافق حرف شما نیستم: [یکی از دانشجویان گفت که قانون اساسی ظرفیتهایی را برای ایجاد دیکتاتوری دارد که نخستوزیر دوران دفاع مقدس در برابر این حرف گفت:] من به قانون اساسی معتقدم و بر همین اساس به صحنه آمدهام؛ من نمیتوانم از قانون اساسی عبور کنم؛ چرا که من خون شهدا را دیدهام و دیدهام که چه کسانی پای این قانون را امضا کردهاند. من موافق این حرف شما نیستم؛ البته شما حق دارید حرف و نظر خود را بیان کنید و من هم حق دارم حرفم را بزنم. «در جمع دانشجویان دانشگاه بابلسر»
به نقل از سایت edalatkhahi.ir