باسمه تعالی
برادر گرامی، جناب آقای دکتر احمدی نژاد
ریاست محترم جمهور
با سلام
پیش از این در نامه ای که همراه با دیگر تشکل های دانشجویی خدمت تان ارسال کرده بودیم، خواستار عزل آقای کردان از جانب شما شده بودیم. اکنون که آن ماجرا به پایان رسیده است، لازم دیدیم نکاتی را با شما در میان گذاشته و توصیه هایی برادرانه را خدمت تان عرض نماییم.
روشن است که روی سخن ما با شماست؛ نه آقای کردان، یا آن دسته از مخالفانی که هجو و تمسخر پیشه کردند، یا آن دسته موافقانی که برای توجیه نظر خود، همهی غیرمعصومین را دروغگو خواندند، یا آن سیاستپیشگانی که منافقانه و با مواضعی مبهم سعی در حداکثر استفادهی سیاسی از ماجرا را داشتند و در پایان هم معلوم نشد که موافق استیضاح بودند یا مخالف!
جناب آقای رئیسجمهور! از همان ابتدا و پیش از آن که جلسه ی اول رأی اعتماد وزیر پیشنهادی کشور برگزار، و مسائلی مانند مدرک تحصیلی وی مطرح شود، عده ای از نمایندگان مجلس، دانشجویان، رسانه ها، و… نگرانی جدی خود را از این تصمیم شما اعلام کرده بودند. این نگرانی که دقیقاً از جانب کسانی بود که بزرگ ترین حامیان شما و دولت نهم بودند و هستند، نه ناظر به مدرک تحصیلی یا دیگر جزئیات، بلکه ناشی از عدم همسویی بینش و منش وزیر معرفی شده با گفتمان عدالتخواهی و اصولگرایی دولت نهم بود. نگرانی ای که قبلاً نیز راجع به معاون حقوقی تان ابراز شده بود.
با شناختی که از شما داریم، این تصمیم شما که با حمایت های بعدی تان همراه شد، ناشی از منفعت گرایی سیاسی نبود؛ که اگر شما به جای انجام وظیفه، به دنبال کسب محبوبیت و رأی بودید، پس از مشاهده ی اعتراضات و جو عمومی ای که در کشور حاکم شد، کاملاً به نفع تان بود که پا پس کشیده و وجهه ی خوبی برای خود دست و پا کنید؛ همان کاری که دوستان و هم خط های سیاسی آقای کردان کردند. همین اتفاق هم به خوبی نشان داد که طیف سیاسی ای که شما به آن تعلق دارید، اهل سیاست بازی و ترجیح منافع حزبی و گروهی به مصالح عالیه ی نظام، حقیقت و عدالت نیست. ما دیدیم که بیشترین مخالفت ها را آقایان حسینیان، مطهری، نوباوه، و… کردند. آقای زارعی بود که مدیر کلاهبردار را سیلی زد. و آقای رسایی بود که موضوع را پیگیری کرد. و این افراد همه جزء لیست 10 نفره ای بودند که در انتخابات مجلس در حوزه ی تهران به شما منتسب بودند. اما برادر! به نظر می رسد توجه زیاد شما به بعضی خصوصیات مثبت مانند پرکاری، موجب کم توجهی شما به بعضی معیارهای دیگر که ریشه در مسائل فرهنگی دارند، شده است. ما به برخی محدودیت های شما در اجرای ایده آل هایتان واقفیم. اما انتظار داریم در انتخاب مدیران، توجه و سخت گیری بیشتری نسبت به تطابق بینش و منش شان با اسلام نابی که از امام خمینی (ره) آموخته ایم، داشته باشید. مرزبندی تان را با دیگر خطوط، پررنگ کنید؛ همان طور که در انتخابات نهم ریاست جمهوری پررنگ بود و مردم آن را خوب تشخیص دادند. آقای رئیس جمهور! این خواسته را محدود به دانشجویان بسیجی یک دانشگاه ندانید؛ حتی در سکوت و کناره گیری برخی مدیران انقلابی دولت و نزدیکان تان در ایام اخیر هم می توان نشانه های این خواسته را دید. در آخرین مصاحبه تان قبل از استیضاح گفتید که اهل مماشات با نزدیکان و دوستان تان هم نیستید –و جز این هم از شما انتظار نمی رود- ؛ علت این مماشات تان با نادوستان چیست؟! “عنصر محوری جلسات دیگران [به قول خودتان]” در دولت شما چه کار می کند؟! برادر! وظیفه ی ما و شما توجیه اشتباهات خودمان هم نیست، چه رسد به اشتباهات دیگران!
ما علی رغم جوسازی سنگین مخالفین تان -که از جریانات متنوع و بعضاً به ظاهر متضاد سیاسی هستند-، به صداقت و ایمان شما اعتقاد داریم. در خاطر داریم صحبت دو سال پیش شما در دیداری دانشجویی را که از یکی از اعضای دولت گفتید که هرجا می-نشیند علیهتان صحبت می کند، اما چون تشخیص داده اید که اهل کار است، مانع ادامه ی مسئولیت اش نشده اید. برخی خصوصیات مهم و کم نظیر، و بعضاً بی نظیر شما، تکلیف ما را در ترجیح شما به دیگران روشن می کند. اما این را هم بدانید که نمره ای منفی را در کارنامه ی شما ثبت کرده ایم. نه در نظر گرفتن واقعیات سیاسی جامعه، موجب می شود ذره ای از آرمان هامان بکاهیم و به اشتباه تان اذعان نکنیم، و نه علاقه ی مفرط مان به آرمان های انقلاب اسلامی موجب می شود خطای صورت گرفته توسط جریانی که در مسیر صحیح حرکت می کند را با عملکرد جریان هایی که نسبتی با مسیر نورانی انقلاب ندارند، خلط کنیم.
آقای رئیس جمهور! از خرداد 84 گفتمان دیگری حاکم شده است؛ گفتمانی با مختصاتی جدید که با روی کار آمدن اش به تعبیر رهبر عزیزمان «انقلاب در مسیر واقعی خود قرار گرفت». شعارها و ارزش هایی احیا شد که «حتی برخی مخلصان انقلاب، تصور می کردند که دوران آن ها به پایان رسیده، و حتی به این شعارها گستاخی و جسارت می کردند». همان خط انقلاب اسلامی که نه تنها در میهن مان، بلکه در امت اسلام و حتی دیگر آزادی خواهان جهان مطرح، و به گفتمان «احمدی نژادی» مشهور شد. ما خود احمدی نژاد را هم با آن گفتمان می سنجیم. آقای احمدی نژاد! ما احمدی نژادی هستیم، شما هم احمدی نژادی باش!
آقای احمدی نژاد! اتفاق جدید، معرفی آقای کردان نبود. اتفاق جدید، خرداد 84 رخ داده بود. آن زمان که بر خلاف خواست احزاب سیاسی و با دعا و تلاش عامه ی مردم متدین، مسئولیت به کسی واگذار شد که از او انتظارات فراتری می رفت. وگرنه ما فراموش نکرده ایم که در صورت عدم وقوع این اتفاق، کسانی مانند وزیر برکنار شده تان را بر مصادر امور می دیدیم و متعجب هم نمی-شدیم. از شما که حلقه ی تنگ مدیران را شکسته و مسئولیت های رده ی اول کشور را به فرزندان متعهد و پرتوان انقلاب واگذار کردید، انتظار نمی رود یک شَبه احمدی نژادی شده ها را بر مقدرات نظام حاکم کنید. از شما انتظار نداریم در کارها، به عدم مخالفت رهبری حکیم انقلاب بسنده کنید.
آقای رئیس جمهور! اکنون پس از رأی عدم اعتماد مجلس شورای اسلامی به وزیر کشور، از شما درخواست داریم:
1. افراد دیگری که در شأن دولت نهم نیستند را خود از مسئولیت های رده اول برکنار نمایید.
2. دستور بررسی تخلفات صورت گرفته در مدارک تحصیلی کلیه ی مدیران کشور از سال 1364 که پیش از این صادر کرده بودید را ضمن در نظر گرفتن کامل ملاحظات اخلاقی و اهمیت حفظ آرامش در فضای عمومی جامعه، به صورت جدی پیگیری و با متخلفان برخورد قاطع صورت دهید.
3. اصلاح ساختار نظام آموزشی و ارزشگذاری علمی، و مهمتر از آن، فرهنگ عمومی را برای رهایی از معضل مدرکگرایی، به طور جدی در دستور کار قرار دهید. که در صورت عدم تحقق این مهم، همچنان شاهد فروش مقالات، پایاننامهها، اختراعات، و مدارک تحصیلی بیاعتبار، شغلهای کاذب آموزشی، فشارهای روانی بیمورد وارده بر دانشآموزان و دانشجویان، گسست میان دانشگاه و نیازهای جامعه، اتلاف سرمایههای اجتماعی و فرهنگی، و از همه مهمتر رکود شور و نشاط علمی لازم برای نیل به تمدن باشکوه اسلامی خواهیم بود.
برادر عزیز! ما بیش از این که نگران سیل حملات دشمنان بی نقاب و نقاب دار انقلاب به شما و دولت نهم باشیم، نگرانیم که وظیفه-ای باشد و شما آن را انجام ندهید؛ که اگر این دومی پیش نیاید، به لطف خدای بزرگ، و حمایت های رهبر عزیز و عموم مردم که ولی نعمتان این نظام مقدس اند، آن حملات بی اثر خواهد بود؛ بعون ا… تعالی.
آقای دکتر! این نامه نوشته نشده است برای ساختن وجههای منتقد از خود، یا جا نماندن از سیل هجوم به دولت، که به قول رهبرمان «چيزي نيست که خداي متعال به آساني از آن بگذرد»؛ بلکه سخنی بود از دل برآمده، باشد که بر دلت بنشیند برادر!
«وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ».
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
آبان ماه 1387
ریاست محترم جمهور
با سلام
پیش از این در نامه ای که همراه با دیگر تشکل های دانشجویی خدمت تان ارسال کرده بودیم، خواستار عزل آقای کردان از جانب شما شده بودیم. اکنون که آن ماجرا به پایان رسیده است، لازم دیدیم نکاتی را با شما در میان گذاشته و توصیه هایی برادرانه را خدمت تان عرض نماییم.
روشن است که روی سخن ما با شماست؛ نه آقای کردان، یا آن دسته از مخالفانی که هجو و تمسخر پیشه کردند، یا آن دسته موافقانی که برای توجیه نظر خود، همهی غیرمعصومین را دروغگو خواندند، یا آن سیاستپیشگانی که منافقانه و با مواضعی مبهم سعی در حداکثر استفادهی سیاسی از ماجرا را داشتند و در پایان هم معلوم نشد که موافق استیضاح بودند یا مخالف!
جناب آقای رئیسجمهور! از همان ابتدا و پیش از آن که جلسه ی اول رأی اعتماد وزیر پیشنهادی کشور برگزار، و مسائلی مانند مدرک تحصیلی وی مطرح شود، عده ای از نمایندگان مجلس، دانشجویان، رسانه ها، و… نگرانی جدی خود را از این تصمیم شما اعلام کرده بودند. این نگرانی که دقیقاً از جانب کسانی بود که بزرگ ترین حامیان شما و دولت نهم بودند و هستند، نه ناظر به مدرک تحصیلی یا دیگر جزئیات، بلکه ناشی از عدم همسویی بینش و منش وزیر معرفی شده با گفتمان عدالتخواهی و اصولگرایی دولت نهم بود. نگرانی ای که قبلاً نیز راجع به معاون حقوقی تان ابراز شده بود.
با شناختی که از شما داریم، این تصمیم شما که با حمایت های بعدی تان همراه شد، ناشی از منفعت گرایی سیاسی نبود؛ که اگر شما به جای انجام وظیفه، به دنبال کسب محبوبیت و رأی بودید، پس از مشاهده ی اعتراضات و جو عمومی ای که در کشور حاکم شد، کاملاً به نفع تان بود که پا پس کشیده و وجهه ی خوبی برای خود دست و پا کنید؛ همان کاری که دوستان و هم خط های سیاسی آقای کردان کردند. همین اتفاق هم به خوبی نشان داد که طیف سیاسی ای که شما به آن تعلق دارید، اهل سیاست بازی و ترجیح منافع حزبی و گروهی به مصالح عالیه ی نظام، حقیقت و عدالت نیست. ما دیدیم که بیشترین مخالفت ها را آقایان حسینیان، مطهری، نوباوه، و… کردند. آقای زارعی بود که مدیر کلاهبردار را سیلی زد. و آقای رسایی بود که موضوع را پیگیری کرد. و این افراد همه جزء لیست 10 نفره ای بودند که در انتخابات مجلس در حوزه ی تهران به شما منتسب بودند. اما برادر! به نظر می رسد توجه زیاد شما به بعضی خصوصیات مثبت مانند پرکاری، موجب کم توجهی شما به بعضی معیارهای دیگر که ریشه در مسائل فرهنگی دارند، شده است. ما به برخی محدودیت های شما در اجرای ایده آل هایتان واقفیم. اما انتظار داریم در انتخاب مدیران، توجه و سخت گیری بیشتری نسبت به تطابق بینش و منش شان با اسلام نابی که از امام خمینی (ره) آموخته ایم، داشته باشید. مرزبندی تان را با دیگر خطوط، پررنگ کنید؛ همان طور که در انتخابات نهم ریاست جمهوری پررنگ بود و مردم آن را خوب تشخیص دادند. آقای رئیس جمهور! این خواسته را محدود به دانشجویان بسیجی یک دانشگاه ندانید؛ حتی در سکوت و کناره گیری برخی مدیران انقلابی دولت و نزدیکان تان در ایام اخیر هم می توان نشانه های این خواسته را دید. در آخرین مصاحبه تان قبل از استیضاح گفتید که اهل مماشات با نزدیکان و دوستان تان هم نیستید –و جز این هم از شما انتظار نمی رود- ؛ علت این مماشات تان با نادوستان چیست؟! “عنصر محوری جلسات دیگران [به قول خودتان]” در دولت شما چه کار می کند؟! برادر! وظیفه ی ما و شما توجیه اشتباهات خودمان هم نیست، چه رسد به اشتباهات دیگران!
ما علی رغم جوسازی سنگین مخالفین تان -که از جریانات متنوع و بعضاً به ظاهر متضاد سیاسی هستند-، به صداقت و ایمان شما اعتقاد داریم. در خاطر داریم صحبت دو سال پیش شما در دیداری دانشجویی را که از یکی از اعضای دولت گفتید که هرجا می-نشیند علیهتان صحبت می کند، اما چون تشخیص داده اید که اهل کار است، مانع ادامه ی مسئولیت اش نشده اید. برخی خصوصیات مهم و کم نظیر، و بعضاً بی نظیر شما، تکلیف ما را در ترجیح شما به دیگران روشن می کند. اما این را هم بدانید که نمره ای منفی را در کارنامه ی شما ثبت کرده ایم. نه در نظر گرفتن واقعیات سیاسی جامعه، موجب می شود ذره ای از آرمان هامان بکاهیم و به اشتباه تان اذعان نکنیم، و نه علاقه ی مفرط مان به آرمان های انقلاب اسلامی موجب می شود خطای صورت گرفته توسط جریانی که در مسیر صحیح حرکت می کند را با عملکرد جریان هایی که نسبتی با مسیر نورانی انقلاب ندارند، خلط کنیم.
آقای رئیس جمهور! از خرداد 84 گفتمان دیگری حاکم شده است؛ گفتمانی با مختصاتی جدید که با روی کار آمدن اش به تعبیر رهبر عزیزمان «انقلاب در مسیر واقعی خود قرار گرفت». شعارها و ارزش هایی احیا شد که «حتی برخی مخلصان انقلاب، تصور می کردند که دوران آن ها به پایان رسیده، و حتی به این شعارها گستاخی و جسارت می کردند». همان خط انقلاب اسلامی که نه تنها در میهن مان، بلکه در امت اسلام و حتی دیگر آزادی خواهان جهان مطرح، و به گفتمان «احمدی نژادی» مشهور شد. ما خود احمدی نژاد را هم با آن گفتمان می سنجیم. آقای احمدی نژاد! ما احمدی نژادی هستیم، شما هم احمدی نژادی باش!
آقای احمدی نژاد! اتفاق جدید، معرفی آقای کردان نبود. اتفاق جدید، خرداد 84 رخ داده بود. آن زمان که بر خلاف خواست احزاب سیاسی و با دعا و تلاش عامه ی مردم متدین، مسئولیت به کسی واگذار شد که از او انتظارات فراتری می رفت. وگرنه ما فراموش نکرده ایم که در صورت عدم وقوع این اتفاق، کسانی مانند وزیر برکنار شده تان را بر مصادر امور می دیدیم و متعجب هم نمی-شدیم. از شما که حلقه ی تنگ مدیران را شکسته و مسئولیت های رده ی اول کشور را به فرزندان متعهد و پرتوان انقلاب واگذار کردید، انتظار نمی رود یک شَبه احمدی نژادی شده ها را بر مقدرات نظام حاکم کنید. از شما انتظار نداریم در کارها، به عدم مخالفت رهبری حکیم انقلاب بسنده کنید.
آقای رئیس جمهور! اکنون پس از رأی عدم اعتماد مجلس شورای اسلامی به وزیر کشور، از شما درخواست داریم:
1. افراد دیگری که در شأن دولت نهم نیستند را خود از مسئولیت های رده اول برکنار نمایید.
2. دستور بررسی تخلفات صورت گرفته در مدارک تحصیلی کلیه ی مدیران کشور از سال 1364 که پیش از این صادر کرده بودید را ضمن در نظر گرفتن کامل ملاحظات اخلاقی و اهمیت حفظ آرامش در فضای عمومی جامعه، به صورت جدی پیگیری و با متخلفان برخورد قاطع صورت دهید.
3. اصلاح ساختار نظام آموزشی و ارزشگذاری علمی، و مهمتر از آن، فرهنگ عمومی را برای رهایی از معضل مدرکگرایی، به طور جدی در دستور کار قرار دهید. که در صورت عدم تحقق این مهم، همچنان شاهد فروش مقالات، پایاننامهها، اختراعات، و مدارک تحصیلی بیاعتبار، شغلهای کاذب آموزشی، فشارهای روانی بیمورد وارده بر دانشآموزان و دانشجویان، گسست میان دانشگاه و نیازهای جامعه، اتلاف سرمایههای اجتماعی و فرهنگی، و از همه مهمتر رکود شور و نشاط علمی لازم برای نیل به تمدن باشکوه اسلامی خواهیم بود.
برادر عزیز! ما بیش از این که نگران سیل حملات دشمنان بی نقاب و نقاب دار انقلاب به شما و دولت نهم باشیم، نگرانیم که وظیفه-ای باشد و شما آن را انجام ندهید؛ که اگر این دومی پیش نیاید، به لطف خدای بزرگ، و حمایت های رهبر عزیز و عموم مردم که ولی نعمتان این نظام مقدس اند، آن حملات بی اثر خواهد بود؛ بعون ا… تعالی.
آقای دکتر! این نامه نوشته نشده است برای ساختن وجههای منتقد از خود، یا جا نماندن از سیل هجوم به دولت، که به قول رهبرمان «چيزي نيست که خداي متعال به آساني از آن بگذرد»؛ بلکه سخنی بود از دل برآمده، باشد که بر دلت بنشیند برادر!
«وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ».
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
آبان ماه 1387