نقش افکار عمومی در دنیای امروز:
امروزه جنگ جهانی، جنگ رسانه و افکار عمومی است. در واقع افکار عمومی در پیشبرد اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها نقش بسیار زیادی دارد. نقش افکار عمومی در دو دیدگاه بسیار حساس تر و با اهمیت تر می باشد.
1. دیدگاه کشورهایی که قصد حکومت بر دنیا دارند. مثل آمریکا و اسرائیل
2. دیدگاه کشورهایی که بر پایه تفکر اسلامی به حکومت منجی عالم اعتقاد دارند. مبارزه با مستکبرین و مقاومت در برابر آن ها در این دیدگاه جایگاه ویژه ای دارد. مانند کشورهای ایران، فلسطین(جنبش مقاومت اسلامی حماس)، لبنان(حزب الله لبنان)
طبیعتا این دو گروه دشمن ترین انسان های روی زمین هستند. قرآن نیز بزرگترین دشمن مسلمانان را یهود می داند. “لتجدنّ أشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود والذین أشرکوا…” “مسلما دشمنترین مردم نسبت به کسانی که ایمان آورده اند را یهودیان و مشرکان خواهی یافت.” سوره مائده، آیه 82. تقدم “الیهود” بر “والذین اشرکوا” نشان می دهد که دشمنی یهودیان از مشرکان نیز بیشتر است. اختلاف های سیاسی مسلمین و یهود (ایران و اسرائیل) به همین اختلاف دیدگاه بر می گردد. امتداد این مبارزه در آینده باعث دو قطبی شدن دنیا می شود و نهایتا منجر به رویارویی تمام حق در برابر تمام باطل (ظهور حضرت حجت) می گردد.
وضعیت ایران در افکار عمومی جهان طی 4 سال اخیر:
موضوعی که کشورهای مستکبر دنیا از جمله آمریکا و اسرائیل را بسیار به خود مشغول کرده است، گسترش روزافزون تفکرات و دیدگاه های ایران و ارتقای جایگاه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن طی 4 سال اخیر می باشد و ادامه یافتن این حرکت باعث الگو گرفتن کشورهای مستضعف از ایران می گردد و روح مبارزه و مقاومت را در آن ها زنده خواهد کرد و استعمار دیرینه مستکبرین را پایان می دهد. این موضوع دقیقا همان چیزی است که خواب های مستکبرین را آشفته می سازد. درواقع صدور انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر در بیانات حضرت امام (ره) به نوعی به این موضوع دلالت دارد. گرچه آن ها برای محقق نشدن آن تمام توان خود را به میدان آورده اند، ولی نابودی مستکبرین و فرمان روایی مستضعفین وعده ای الهی است که در نهایت محقق خواهد شد. “و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین” ” و مىخواستيم بر كسانى كه در زمين ضعیف شمرده شده اند منّت نهيم و آن ها را پيشوايان {مردم} گردانيم و ايشان را وارثان {زمين} كنيم” سوره قصص، آیه 5.
انقلاب مخملی یا تضعیف جایگاه ایران در افکار عمومی دنیا ؟! :
به نظر می رسد دشمنان ایران پس از بکار بردن انواع روش ها برای جلوگیری از پیشرفت کشور طی 30 سال اخیر، به این موضوع پی برده باشند که ایجاد انقلاب مخملی در کشوری مثل ایران، بی نتیجه خواهد بود. چرا که کشور ما دارای ولایت فقیه (و شورای نگهبان) می باشد که نقش خاص و تاثیرگذاری در حفظ آن دارند. همچنین آن ها تاثیرگذاری سپاه پاسداران و بسیج را در حفظ نظام به خوبی فهمیده اند. کما اینکه در سال های گذشته (76 تا 84) سعی کردند با هجمه بسیار زیاد عملیات روانی علیه سپاه و بسیج و حتی ولایت فقیه، این ارکان را که به منزله شیرازه کشور می باشند، از مردم جدا کنند.
با توجه به پیشرفت بسیار زیاد ایران در افکار عمومی دنیا طی 4 سال اخیر، آن ها تصمیم گرفتند با طراحی اتفاقات اخیر و پوشش رسانه ای گسترده آن، جایگاه سیاسی ایران را در دنیا تضعیف کنند. در واقع با ایجاد بدبینی نسبت به نظام حکومتی ایران که در حال تبدیل شدن به یک الگو برای کشورهای جهان سوم می باشد، پیروان این تفکرات را دلسرد کنند.
مسئله بسیار مهم این است که پس از پشت سر گذاشتن خطر انقلاب مخملی، همه چیز تمام نشده است. بلکه در صورت ادامه پیدا کردن مسائل اخیر، جایگاه ایران در معادلات دنیا بسیار تضعیف می گردد. در این شرایط ما وارد بازی سیاسی دشمن شده ایم و تاثیرگذاری ما در دنیا منفعلی و موج دومی خواهد شد و دیگر نمی توانیم بازی جدیدی علیه آن ها کلید برنیم. اینجاست که رییس جمهور کشور (نه تنها رییس جمهور این دوره، بلکه رییس جمهور های آینده ایران) به عنوان نماینده کشور هر جا بخواهند در معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دنیا نقشی داشته باشند، با عدم پذیرش کشورهای مختلف مواجه خواهند شد. به عنوان مثال می گویند: “لطفا اول مشکلات داخلی کشور خود را حل کنید بعد به فکر تاثیرگذاری در دنیا باشید- شما که در سال های گذشته حتی نتوانستید امینت داخلی کشور خود را تامین کنید، چگونه ادعای تامین امنیت خاورمیانه و حل مشکل عراق و افغانستان می کنید- شما که مخالفین خود را سرکوب کردید، چگونه از آزادی و آزادگی ملت ها و حقوق بشر سخن می گویید- شما که مخالفین هم وطن خود را قتل عام کردید، اگر فناوری هسته ای در اختیار داشته باشید کل دنیا را قتل عام می کنید-شما که بزرگترین دروغ ها را به مردم می گویید، چگونه از ارزش ها و کرامت های انسانی دم می زنید.” و انواع موضع گیری هایی از این قبیل که قابل تعمیم به همه مسائل داخلی و بین المللی هستند. در این شرایط چیزی که ما را محدود می کند و جلوی پیشرفت ما را می گیرد قطعنامه های سازمان ملل نیست، بلکه افکار عمومی است که این اجازه را به ما نمی دهد. مسلما اگر کشور ما بخواهد به یک ابرقدرت منطقه و دنیا تبدیل گردد باید اینگونه سئوال ها در ذهن مردم و مسئولین کشورهای دنیا پاسخ داده شود.
نخبگان سیاسی و مردم کشور به این موضوع توجه کنند که تضعیف جایگاه ایران در افکار عمومی جهان توسط بیگانگان مسئله ای نیست که به احمدی نژاد و موسوی و حزب های مختلف کشور برگردد، بلکه پیشرفت کل کشور را هدف گرفته است. در واقع آینده نظام با آینده ایران گره خورده است و نظام مقدس جمهوری اسلامی جز لا ینفک ایران خواهد بود و خواهد ماند. تجربه 30 سال اخیر و سربلندی و موفقیت نظام در تمام مشکلات این سال ها، این موضوع را به خوبی اثبات کرده است.
علی جهانشاهی، دانشجوی رشته هوافضای دانشگاه امیرکبیر