دوشنبه 08 مارس 2010 20:08
آموزش مهارت های زندگی غربی

در این کلاس، دانشجوی خوابگاهی را کنار جنس مخالف نشانده و به او می‌گویند برای برقراری ارتباط خوب، به چشمان جنس مخالف نگاه کن، لبخند بزن؛ «گناه امروزتان به پای من»! پیشنهاد می‌کنند از مسائل شخصیش بگوید و آن را علنی در کلاس می‌خوانند.


 

پنج‌شنبه 6 اسفند 88، کلاسی در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد که بر طبق لفاظی‌های معمول، نام «آموزش مهارت‌های زندگی» را بر خود داشت؛ اما در عمل موضوع اصلی آن به آموزش رابطه با جنس مخالف تبدیل گشت.
در این کلاس، دانشجوی تازه وارد را کنار جنس مخالف نشانده و به او می‌گویند برای برقراری ارتباط خوب، به چشمان جنس مخالف نگاه کن، لبخند بزن؛ «گناه امروزتان به پای من»! پیشنهاد می‌کنند از مسائل شخصیش بگوید و آن را علنی در کلاس می‌خوانند.
سؤال این‌جاست که این چه مشکلی از دانشجو حل می‌کند، جز این‌که راه گناه‌آلود دوستی‌های خیابانی را برایش می‌گشاید و مشکلات حاصل از آن را بر او تحمیل می‌نماید؟
شیوۀ ارتباط بی‌حد و مرز و بدون حساب و کتاب در کجا توانسته مفید واقع شود و مشکلات بشر را حل کند که ما هم بی فکر و منطق از آن تبعیت کنیم؟ در قلب اروپا، در هلند که فحشا و مواد مخدر آزاد است یا در آمریکا با آن آمار قتل و تجاوز سرسام‌آور؟
در این کلاس، مسائلی طرح شد که نمی‌توان آن را  به هیچ طریقی به «مهارت‌های زندگی» ارتباط داد، جز این‌که آن را «مهارت زندگی غربی» بدانیم و به سراغ سرمنشأ این‌گونه آموزه‌ها، یعنی اومانیسم برویم. اومانیسم را برخی به اشتباه به خلیفه ا… ای بشر ربط داده‌اند، اما این واژه در مفهوم اصلی، به معنای به رسمیت شمردن ارادۀ بشر در مقابل ارادۀ خداوند است.
برای بررسی بهتر، از کتاب «حکومت فرزانگان» شهید سید مرتضی آوینی بهره می‌گیریم. او در این کتاب، مدلی از حکومت پیشنهادی اسلام را توصیف و مورد بررسی قرار می‌دهد. در مقابل، اومانیسم و انسان‌محوری را مطرح می‌نماید و آن را مبنای اندیشه‌های غربی پس از رنسانس می‌داند: از دموکراسی با مدل غربی گرفته تا لیبرالیزم در حوزۀ فرهنگ و اخلاق.
از نگاه اسلام، اومانیسم مکتب اصالت نفس امارۀ بشر و به رسمیت شمردن ارضای خواهش‌های نفسانی او -به هر قیمت- به شمار می‌رود. بدین صورت، در زندگی غربی، عبارت «گناه» از زندگی پاک می‌شود و «حیا» و «عفاف» به واژگانی غریب و حتی منفور تبدیل می‌گردد. به دنبال آن، قانون «غیرت» را جرم تشخیص می‌دهد و این سیر قهقرائی ادامه می‌یابد… وقتی ما در حوزۀ اقتصاد، سیاست و … رویکردی را بر مبنای شیوۀ نگاه غربی برگزیدیم، به ناچار در عرصۀ فرهنگ هم دچار مشکل می‌شویم.
فردی که در محیطی سکولار بار آمده، نمی‌تواند نگاه اسلامی را بپذیرد، نمی‌تواند بپذیرد که برخی از رفتارها، گناه است و زندگی بشر را تباه می‌کند. از دیدگاه او، چون خواست بشر است که با جنس مخالف ارتباط داشته باشد، بدون قید و شرط این کار انسانی و قابل قبول است.
حال اگر چنین فردی بخواهد به یک بچه مسلمان مشاوره بدهد، چه خواهد شد جز این‌که سعی می‌کند واژۀ گناه را از ذهن او بزداید، روابط با جنس مخالف را در ذهن او عادی جلوه بدهد و و از او فردی مانند خود بسازد؟
مقایسه کنید: فردی که به با قواعد شرع ازدواج کرده و اسلام را حلال کنندۀ همسرش بر خود می‌داند؛ و فردی که به دنبال روابط خارج از ازدواج است و اسلام را مانع رسیدن به هدفش می‌بیند.
فارغ التحصیلان دانشگاه، آیندۀ مملکت را در دست خواهند داشت. غرب‌گرایان خوب می‌دانند اگر انسان‌هایی از دستۀ دوم بسازند، راه کنار زدن اسلام به راحتی فراهم خواهد شد.
در این میان، بومی کردن «ولنتاین» توسط پان‌ایرانیست‌ها و برگزاری مراسم  «سپندارمذگان» در 5 اسفند ماه، دستمایۀ خوبی برای آن‌هاست.
 ما در کشوری اسلامی زندگی می‌کنیم و حق طبیعی ماست که بخواهیم برای مشاوره از اساتید متخصص و در عین حال آشنا به دین و پایبند به اصول شرع بهره ببریم تا برای برطرف کردن یک مشکل، دین و دنیایمان را از دست ندهیم.
نه تنها باید به دنبال جلوگیری از این‌گونه اتفاقات در دانشگاه باشیم، بلکه باید به دنبال تصحیح رویۀ موجود و نهادینه کردن روالی برویم که حرکت دانشگاه‌ها به سوی اهداف عالیه اسلام و کشور را، چه در عرصۀ دانش و فناوری، و چه در عرصۀ علوم انسانی، تضمین کند.

دانشجوی دکترای فناوری اطلاعات دانشگاه امیرکبیر

کاروان طریق القدس

آرشیو