به نام خدا
آری ما امروز در این جا جمع شده ایم تا به نقد یکی از مهمترین سازمان های انقلاب بپردازیم سازمانی که نه تنها نتوانسته است وظایف سنگین و مسئولیت خود را به انجام برساند بلکه از هر گونه نقد و بررسی خود را مبرا دانسته است.
آری صدا و سیما جمهوری اسلامی را نمی توان تریبون متناسب با شان انقلاب عزیزمان بدانیم. اما چرا ؟
سعی می شود با بیان مواردی اهم این چرایی بیان گردد.
1- نبود رسالت انقلابی
متاسفانه نمی توان گفت که صدا وسیما برای خود رسالتی مترتب است شاید نه تنها رسالتی متصور نیست بلکه به گذارندن شرایط نیز راضی است. به هیچ وجه نمی توان انتظار داشت که در مخاطبین آن روحیه استکبار ستیزی، مبازره طلبی و دست گیری مستضعفان متجلی شود. صدا وسیمایی که باید دانشگاه بزرگ انسان سازی باشد و باید انسان مبارزه و آگاه و استکباز سیتز تربيت كند انسان بی توجه، رفاه زده رشد داده است انساني كه در آمال و آرزو سیر مي کنند و دائم در حال غوطه ورتر شدن است.
2- صدا و سیما و مستضعفین!
در صدا و سیما هیچ جایی برای مستضعفین و پابرهنگان وجود ندارد بجز مواردی آن هم برای تمسخر و تحقیرشان. براستی تاکنون چقدر از برنامه های آن به مستضعفین اختصاص یافته است. آیا جز طبقه مرفه و بی درد کسی دیگری هم مي تواند از صدا و سيما سهمي داشته باشد. هنگامي كه بیش از 2 ساعت وقت اين رسانه را براي گرفتن حقوق 300 میلیونی عقب افتاده یک فرد اختصاص مي یابد نبايد انتظار داشت جايي براي تجلی اراده مردم و صاحبان اصلي این انقلاب باقي مي ماند.
3- صدا و سیما و جبهه فکری – فرهنگی انقلاب!
براستی رحیم مخدومی ها کجای این سازمان عریض وطویل جای دارند؟ از من بپرسید می گویم هیچ کجا! آری صدا و سیما برای جبهه ی فرهنگی انقلاب جا ندارد! دانشجویان فقط برای پر کردن برنامه های سالگرد مبارزه با استکبار در تلویزیون دیده می شوند آن هم فقط برای تعریف از گذشتگان. و مبادا بگویند که چرا داد ما بر سر مبارزه با استکبار، نمایش داده نمی شود چرا اعتراض ما به مذاکره با شیطان بزرگ در صدا و سیما بازخوردی داده نمی شود؟ آری باید فقط به استکبار ستیزی گذشتگان ببالیم و مبادا بخواهیم با نمود های فعلی آن برخورد کنیم!
4- صدا و سیما و اتفاقات جاری در جهان!
باید بیداری در جهان رخ دهد همه مستکبران عالم رو به اضمحلال بروند تا شاید آقایان یادشان بیاید که عجب! گویی خبری در راه است! تنها یک شب بعد از فرار بن علی خبری می رسد که مردمی از ظلم مستبکر وابسته خود به تنگ آمده اند تازه عده ای به هوش می ایند که انقلاب ما با مسلمانان و مردم دنیا چه کرده است ولی باز خود را به خواب می زنند و حاضر به بیدار شدن نیستند. خبرنگاران از فاصله های چند صد کیلومتری اخباری را ارسال می کنند و آنها خوشحال از انجام وظیفه اند؟ هنگامی که خبرنگاری حاضر می شود که در منطقه ای حضوریابد باید مدت ها در انتظار تصمیمی بماند؟ براستی کم کاری صدا وسیما در موضوع بیداری اسلامی به چه نحوی قابل توجیه است ؟ در خصوص بیداری جهانی که از مسلمانان سرچشمه می گیرد چه توضیحی قابل بیان است؟ آیا ظرفیت ما همین است؟ آیا یادمان رفته که دشمن در طرف مقابل از هر اهرمی برای مواضع خود در حال استفاده است و حتی ژست مبارزه را هم نگرفته ایم و فقط مدعی هستیم که در جنگ آنهم از نوع نرمش هستیم و چه نرمش های جانانه ای.
5- جهاد اقتصادی و..
اینجا باید گریه نمودباید فریاد زد که به راستی در برابر خواسته صریح رهبری چه اقدام در خوری سازمان وابسته به ایشان نموده اند؟ چند موضوع اقصادی مورد نیاز مردم مورد پیگیری کامل قرار گرفته است؟ چند گزارش خبری برای این موضوع تدارک دیده شده است؟ آری این کارهای ساده اند صدا و سمیا توانسته است اقدامات مناسبی نیز انجام دهد مثلا تا تانسته با تبلیغات رنگارنگ مدل زندگی مردم را تغییر دهد مردم را به مصرف گرایی آن هم با اجناس خارجی مشغول کند بدون در نظر گرفتن توان داخل برای تولید آن. و از همه مهمتر توانسته است زمینه ساز بزرگترین فساد مالی تاریخ کشورمان هم شود یعنی توانسته است مردم را با آرزوی یک شبه میلیاردر شدن رشد دهد و به افراد بفهماند که در صورتی موفقی که همه راه ها را یک شبه طی کنی؟ نباید به فکر زحمت فراوان باشی؟ تو باید تنها در فکر آن باشی که بزرگترین ثروت در انتظار توست و نه در انتظار یک ملت!
به نظر در سال جهاد اقتصادی پرداختن به مسایل اصلی اقتصاد کاری بس دشوار است پیگیری یک موضوع که بتواند ابعاد جهاد اقتصادی را مطرح کند نیز ناممکن است پیگیری شفافیت اطلاعات در حوزه های گوناگون هم چون بورس نفت و..
6- ساختار چابک !
متاسفانه ساخت غیر چابک و بروکراسی غالب در صدا وسیما منجر شده که نتواند در عرصه های مختلف بموقع و مناسب ورود کند به نظر می رسد که بازبینی مجدد در ساختار این ضرورت دارد و تحولی در آن باید در راستای نزدیک نمودنش به وظایف و مسولیت هایش باید باشد.
7- محافظه کاری و انفعال
دوباره باید تاسف خورد از این همه انفعال در صدا و سیما کشور پیشرو در تحولات عالم. باید در فضای سیاسی کشور اتفاقی رخ دهد و فضا به گونه ای شود که مجبور به واکنش شوند اتفاقاتی هم چون فتنه 88 که اصل نظام در خطر بود و تنها واکنش منفعلانه ای در این خصوص وجود داشت. و در محافظه کاری همین بس که وقتی بیش از 100 تشکل دانشجویی مردمی نامه اعتراض آمیز به عملکرد می نمایند با تهدید روبه رو می شوند.
باید از صدا وسیما بخاطر همه تلاش هایش در خصوص موضوعات مختلف فوق تشکر کرد و از این که ذره وقتی نیز برای آنجا کارهای اساسی نداشته و حتی پیگیری های ساده ای که می توانست به مبارزه فساد بپردازد را نیز دریغ نموده است.