تجربه گفتگوی داغ و منطقی، افتخاری دیگر برای دانشجویان امیرکبیر
روایتی نزدیک از ماجرای گفتگو و میزگرد دانشجویی “دانشجوی سیاسی، دانشگاه سیاسی”
بعد از تصمیم کارگروه کرسی های آزاد اندیشی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر مبنی بر برگزاری میزگرد دانشجویی با حضور نماینده نشریات فعال دانشگاه، روز یکشنبه 12 آذر، سعی شد تا حد امکان ،دعوتنامههای این نشریات به صورت حضوری به ایشان برسد، اگر نه حداقل بهصورت تلفنی دعوت شوند تا دعوتنامه کتبی به دستشان برسد.
در گفتگوی تلفنی با نشریه اشارت، قرار شد این نشریه، پیشنهادات خود مبنی بر نحوهی ادارهی جلسه، را ضمن جلسه ای در روز چهارشنبه، بیان کند.
روز چارشنبه نماینده این نشریه در گفتگوی تلفنی اظهار کرد که ما بعد از مشورت با چند نشریه دیگر، دو شرط برای حضور در جلسه داریم: یک- برگزاری برنامه در صحن دو- اجرای برنامه توسط اداره کل فرهنگی
دو پیشنهادی که هرکدام از دانشجویان که کمی کار دانشجویی کرده باشند، قادر به پاسخگویی به آن خواهند بود. از طرف نماینده کارگروه مطرح شد که در این فضا که از شما برای شرکت در جلسه گفتگوی آزاددعوت بعمل آمده است، شرط گذاشتن معنی ندارد، لکن صحبتهای شما به عنوان پیشنهاد برای بهبود برگزاری جلسه قابل بررسی است.به هر دو پیشنهاد مذکور هم در همین گفتگو ها جواب منطقی و معقول داده شد.
در همین روز چهارشنبه نشریات تلنگر و غیاث، آمادگی خود جهت حضور را اعلام کردند.
در روز شنبه ی هفته جاری در مذاکرات داخل صحن با نشریات چکامه و ماقال، مطرح شد که بهتر است، جلسه در آمفی تئاتر مرکزی برگزار شود.
توضیح این که کارگروه هیچ مشکلی با برگزاری جلسه در آن محیط نداشت، و همواره نهایتسعی خود را برای تحقق این امر انجام داده بود.
بعداز ظهر همان روز طی نامه ای ، شروطی جدید از طرف 7 نشریه، به کارگروه تحویل داده شد.
وقتی اسم 7 نشریه از جمله نشریات تلنگر و غیاث در پایین نامه دیده شد، تعجب اعضا را فرا گرفت که مگر اینها آمادگی خود را جهت حضور اعلام نکرده بودند، مگر نشریات مستقل تصمیم نمی گیرند، مگر این طیف از دوستان با وجود اختلاف نظری که از نشریات شان پیداست از مرجع واحدی خط میگیرند و…
بگذریم از این کهگویااز طرف بعضی نشریات نامه ای تنظیم شده و امضایی گرفته شده. به این بهانه که شروط که خوب است، ما هم که دوستیم، پس امضا کنید.
روز یکشنبه طی صحبتی با نماینده نشریه های اشارت و چکامه، نمایندگان کارگروه برای دوستان تبیین کردند که تمام شروط، بدیهی و واضح است، و بیان آنها یا ناشی از عدم شناخت از سابقه ی برگزاری جلسات آزاد اندیشی است و یا صرفا جملاتی است جهت پرکردن بیانیه!
وقتی مدیرمسئول این دو نشریه بعد از این همه صحبت، وقطعاً قبل از آن، می دانستند که شرط اول عملی نیست، گویا بازیگر نمایشی شدند برای صوری خواندن این طور جلسات و برهم زدن جو منطقی حاکم برآن.
غروب یکشنبه مطلع شدیم که بله! دوستان آزادفکرِِ دوستدار شنیدن چندصدا، میخواهند از تریبون جلسه برای خواندن بیانیه ای خارج از موضوع استفاده کنند و بعد هم جو آرام و منطقی گفتگوی آزاد را به هم بزنند و حضار را به ترک جلسه تهییج کنند. که چه؟! که آمفی تئاتر بالا هماهنگ نشده است! که چه؟! که اینجا جایمان برای سوت و کف کم است! که چه؟! که اینجا هوایش آلوده و خفه است! که چه؟! که ما عادت داریم در جای دیگری دادبزنیم! که چه؟! که مابلد نیستیم در فضای آرام گفتگو کنیم، شاید هم اصولاً زیست ما در فضای آرام غیرممکن است، هوای تنفس ما هیاهو و تنش است!
چون نامه ی نشریات در ویژه نامه اشارت به دست عموم رسیده بود، صبح دوشنبه طی ویژه نامه ای به پیشنهادهای مطروحه جواب داده شد و فضای آرام جلسات برای عموم دانشجویان تبیین شد و از برخی از این نشریات خواسته شد خود را از پیوستن به جریان عموم دانشجویان امیرکبیر که همان جریان گقتگوی آرام و منطقی و اخلاق محور است محروم نکنند.
مجدداً برای تبیین فضا، هم برای نماینده نشریات و هم برای عموم دانشجویانی که کمتر در جلسات شرکت کرده بودند، هم در نشریه و هم در اعلامیه های چاپی در تابلو ها، قوانین و آیین نامه ی برگزاری گفتگو و میزگرد دانشجویی، نصب گردید. تا دیگر ابهامی در نحوه ی برگزاری جلسه برای دوستان باقی نماند.
بار دیگر به تمام نشریات برای آخرین بار اعلام شد که تا ساعت 12 ظهر دوشنبه، نام نماینده ی خود را اعلام کنند تا نحوه ی برگزاری میزگرد مشخص شود. جالب است که همه ی 13 نشریه، بصورت حضوری،تلفنی و یا پیامکی نماینده خود را معرفی کردند.این یعنی که ما همچنان دنبال چندصدایی هستیم. این یعنی این که ما از چنین برنامه هایی استقبال می کنیم. این این یعنی این که درست است پیشنهاد اول ما محقق نشد، اما ما برای گفتگو حاضر میشویم. یعنی که ما بلدیم صحبت کنیم.
هماهنگی ها انجام شد تا به ساعت برگزاری جلسه رسیدیم. حواسمان را خیلی جمع کردیم که کسی زودتر از ساعت مقرر (15) وارد آمفی تئاتر نشود. هرچند که ما خاطرمان جمع بود که قاطبه ی دانشجویان دانشگاه مان دل خوشی از غوغاسالاری و لمپنیزم ندارند اما عده ای همچنان در همان فضاها تصور درستی از حقیقت موجود دانشگاه ندارند…
ساعت 15 شد و در باز شد و جمعیت به تدریج داخل میشد، اما…اِ اِ اِ گویا عده ای نمی خواهند داخل شوند.گویا می خواهند از همین الان بگویند که داخل پرشده و ما جانشدیم و ای وای باید آمفی تئاتر بالا هماهنگ میشده، پس صحبت نمی کنیم و…
آمدیم و با نماینده ی نشریات اشارت و چکامه اتمام حجت کردیم که ما میدانیم ممکن استچه اشتباهی انجام بشود. یک بار دیگر مجبور شدیم فلسفه برگزاری این جلسات را به این دوستان یادآوری کنیم : که آیا شما از گفتگو خوشتان نمیاید؟ در این جلسات قرار است در مورد موضوعی مقرر گفت و گو کنیم (هم بگیم و هم بشنویم)، نه این که خارج از موضوع صحبت کنیمآن هم یک طرفه. پس چه شد چند صدایی؟ پس چه شد احترام به سایر دانشجوها؟ به این دوستان گفتیم اگر چنین قراری دارید، مجبوریم از حضور بازیکنی که قواعد بازی را قبول ندارد صرف نظر کنیم؛چرا که ما دوست نداریم فضای گفتگو به فضای دیگری تبدیل شود و گفتیم که قوانین و مقررات برنامه پیوست مجوز برنامه است. که درست است از نبود شما کمی دلتنگ می شویم ولی انشاا… در کرسی های بعدی جبران می کنید…
گفتند، می رویم و فکر می کنیم و میاییم. رفتند و فکر کردند و با 20 دقیقه تاخیر، در حالیکه نماینده 11نشریه منتظر نشسته بودند و سالن مملو از جمعیت بود، وارد جلسه شدند.
و حدود ساعت 3:30 خواندند بیانیهی بزرگِ…
و نمایندهی 5 نشریه ” اشارت، چکامه، ماقال، سلام، آزاد راه” به همراه تمامی بدنه ی همراه دانشجوییشان از جلسه خارج شدند…
اِ اِ اِ گویا یک سری دارند خارج می شوند، چند نفر؟ تعداد زیادی نیستند، خیلی زود آن هایی که جلوی در منتظر بودند جایگزین این هایی می شوند که بار دیگر خودشان را از حضور در بین امیرکبیریان آرام و منطقی و اخلاق محور محروم کرده اند…
اِ اِ اِ گویا یک سری هم دارند تازه وارد می شوند، نمایندهی نشریهی بعدی هم که شروع کرده است به صحبت کردن و محکوم کردن این حرکت زشت و دور از ادب!
جمعیت سالن کمتر که نشد؛ بحث هم که ادامه داره؛ پس چه کار زشتی بود اینها کردند، بعد از این همه دعوت و احترام و…
گویا بعضی برای احترام دیگران به خودشان،ارزش قائل نیستند. گویا بعضی برای خودشان ارزش قائل نیستند…
گفتند به پاس حرمتی که برای چند صدایی قائلیم حضور می یاببیم، اما گویا ارزشی برای شنیدن صداهایی جز خود قائل نبودند که بعد از خواندن بیانیه ، با ترک جلسه کاری کردند که حضار در برگه های نظر سنجی بنویسند، احساس می کنم به شعورم توهین شده است.
بگذریم کمی هم از کرسی آزاد اندیشی ” دانشجوی سیاسی،دانشگاه سیاسی” بگوییم.
در جلسه میزبان 8 نماینده محترم از نشریات فعال دانشگاه”آینه، انعکاس، بحر، تلنگر، ریان، سخن انجمن، غیاث، فانوس، بودیم که بحث بسیار جالب و شیرینی بین ایشان به وجود آمد. هر نماینده ظرف 6 دقیقه مطالب خود را بیان کرد.
بعد حدود 15 نفر از دانشجویان ظرف میانگین زمانی 5/2 دقیقه از طریق ثبت نام پیامکی قبل از جلسه و ثبت نام حین برگزاری برنامه، نظرات مختلف اما تخصصی خود راجع به موضوع را بیان کردند.
در بین دانشجویان هم بعضا نماینده نشریات وقت می گرفتند و به بعضی پرسش های دانشجویان پاسخ می دادند.
نکته قابل توجه این بود که تنوع صحبت های مطرح شده آن قدر زیاد بود که می توان جمع حاضر را حداقل به 6 یا 7 طیف فکری مختلف تقسیم بندی کرد. که این جمع با این تضارب آراء به راحتی و آرامی درکنار هم نشسته بودند، صحبت می کردند و جواب می گرفتند و در آخر هم با لبخند سالن را ترک کردند… و این تازه ابتدای راه است.
شرح گفتگوها از قرار زیر است:
روز دوشنبه، 21 آذر ماه سال نود، یکی دیگر از کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد. با موضوع دانشگاه سیاسی،دانشجوی سیاسی!
این کرسی آزاد اندیشی با دعوت از نمایندگان 13 نشریه فعال در دانشگاه،با دیدگاههای متفاوت،اما درکنار هم و در یک فضای دوستانه و منطقی برنامه ریزی شد به گونه ای که در ابتدای جلسه این 13 نفر به بیان نظرات ودیدگاههای خود پیرامون”دانشگاه سیاسی،دانشجوی سیاسی”می پردازند و بعد از آن بقیه جمع حاضر در زمان معین بطور آزادانه پیرامون بحث صحبت کنند.
خوشبختانه همه 13 نشریه مدعو،این دعوت را لبیک گفته ونماینده خود را برای شرکت در این کرسی معرفی کردند.
در ابتدای جلسه 8 نماینده را س ساعت در جلسه حضور یافته و به روی سن رفتند.
به دلیل تاخیر 5نماینده از نشریات،حضار منتظر آمدن بقیه نمایندگان بودند.
2نماینده دیگر ساعت 15:15دقیقه وارد جلسه شدند،اما نمایندگان نشریات اشارت،آزادراه و ماقال هنوز غایب بودند!
تصمیم بر این شد که تا این دوستان تشریف بیاورند،کسانی که برای صحبت آزاد ثبت نام کرده بودند ،به بیان دیدگاههای خود بپردازند
نفر اول آقای ن. اینگونه صحبت خود را شروع کرد:
فضایی منطقی در دانشگاه به وجود آمده که در سالهای قبل بخاطر التهابات جامعه از حالت منطقی خارج شده بود!هر کسی سعی میکرد با هیاهوی بیشتر نشان دهد که “من هستم.”
فضایی ایجادشده که بچه ها میتونن در یک چهارچوب منطقی،که بحثها قواعد و قوانین مشخصی دارند،بیایند و حرفهایشان را آزادانه ولی منطقی ومستند بزنند و دیگران بنشینند و بررسی کنند که این حرف درست است یا دروغ.
از نقاط ضعف دانشگاه ما این است که برنامه بچه ها به سمتی رفته که فقط بحث درسی رو دنبال میکنند و از مسائل سیاسی روز غافل میشوند.این قضیه باعث میشود که بعضی از جریانهای سیاسی
بیایند و با ادعاهای دروغ از بعضی طیف ها و گروههای دانشجیی سوء استفاده کنند.
نفربعد آقای ک. بود:
استقلال!
کلمه ای که این روزها سخنان هر نشریه ی جدیدالتاسیسس شده!
نشریاتی که در متون خود به وضوح وابستگی خود را به اشخاص و گروه ها نشان داده اند،به وفور از این واژه استفاده میکنند.
بالاخره 3نفر باقی مانده تشریف اوردند!
میزگرد نشریات آغاز شد.
قرعه کشی انجام شد، تا نمایندگان نشریات به نوبت به بیان دیدگاههای خود بپردازند.
آقای ع نماینده نشریه سخن انجمن:
نباید به 16 آذر فقط به عنوان یک واقعه ای که در اوایل انقلاب رخ داده نگاه کرد!از نظر بنده میتوان به 16 آذر اینگونه نگاه کرد که یک ماهیت اعتراضی دارد!و هر کسی بتواند هر حرفی دارد بزند.من این ماهیت اعتراضی را قبول دارم.
نشریه بعد آزاد راه بود اما آقای گ. گفت که صحبتی نمیکنم و یک بیانیه مشترک داده ایم.
این بیانیه که از طرف نشریات چکامه،ماقال،اشارت،سلام و آزادراه نوشته شده بود توسط دوستان تلاوت شد که به طور خلاصه حاوی مطالب زیر بود:
ما روشن اندیشی و شنیدن آرای مختلف در دانشگاه را برای رشد فکری خود ضروری میدانیم اما این برای ما الزام آور نیست که در مورد نظراتمان به هر کسی و تحت هر شرایطی پاسخ دهیم! بسیج اگر برای فکر واندیشه و انتخاب آزادانه دانشجویان ارزش قائل است،باید به آنان حق دهد که پای صحبت چه کسی بنشینند و پای صحبت چه کسی ننشینند.
با توجه به این که ما چند پیش شرط برای حضور در این جلسه ارائه داده بودیم و هیچ کدام از این پیش شرط ها اجرا نشد.
اگر آزاداندیشی فقط یک شعار نیست،چرا فقط چند نهاد خاص میتوانند این جلسات را برگزار کنند؟
جالب اینجاست که تمام پیشنهادات به قول خودشان”پیش شرط ها” اجرا شده بود جز پیشنهاد اول. که آن هم پس از تلاش وافر از طرف کارگروه کرسی های آزاد اندیشی برای اجرایی شدن و توضیح بسیار برای دوستان ، معلوم بود که از دست برگزار کنندگان جلسه خارج است.
بعد از قرائت این نشریه نمایندگان 4 نشریه به همراه تعدادی از حضار که در مقابل سایر شرکت کنندگان تعدادشان به چشم نمیامد از سالن خارج شدند.اما برخلاف انتظارشان جمعیت منتظر در اطراف و بیرون سالن سریعا جایگزین این جمعیت شدند.
بلافاصله آقای ا نماینده نشریه انعکاس با محکوم کردن این حرکت بسیار زشت ، ادامه داد:
رفتار این دوستان بیشتر شبیه به یک فریب سیاسی در مقابل افکار عمومی دانشجویان است.
حرفهای این دوستان حرفهای تکراری طی دوسال گذشته است.
این کار سوءاستفاده از آزادفکری است.وقتی دانشجو سیاسی نباشد و سیاست زده باشد،نتیجه اش این حرکت می شود.
نفر بعد آقای د نماینده نشریه بحر:
فلسفه ای که اینها به عنوان جنبش دانشجویی در نشریات خود ازش حرف میزنند،در دنیا فقط محور من هستم و نه مبداءی است و نه معادی و غایت من اینست که حداکثر لذت را ببرم! از این فلسفه به هیچ عنوان نمیتوان چیزهایی به اسم حق و عدالت انتظار داشت!
نماینده بعدی،آقای ع نماینده نشریه آینه:
دانشجو یک حد واسطی بین نخبگان و سطح عموم مردم است.
متاسفانه مسئولین دانشگاهها میخواهند دانشجو فقط به درس و بحثش برسد و فعالیت سیاسی را به حاشیه بکشاند.
اولین بایسته ی فعالیت دانشجویی انیشه محوری است.
ما بایدخودمان به دنبال حقیقت باشیم و مستقل باشیم.
دانشجو در بسیج دانشجویی حکم یک عمله را دارد!
نشریاتی مثل سلام هم افتخار میکنند که به دیدار کسانی مثل آقای خاتمی رفته اند.واین هم وابستگی آنها را نشان میدهد.
خانم ح، نماینده نشریه ریّان:
جریانی که خودش را جریان روشنفکری میداند به این دلیل که اطلاعات و دستورالعمل های خود را از بیگانگان سر مشق میگیرد،از مردم و عامه ملت فاصله بگیرند. من مقصر عقب ماندگی علمی و مشکلات امروز در دانشگاه را ایشان میدانم.
نفر بعد آقای ل نماینده نشریه تلنگر:
جوابیه بسیج به نامه ما توهین به ما بوده.
فضای دانشگاه فضای تک صدایی است!ما باید از خودمان بپرسیم چرا این دوستان جلسه را ترک کردند؟!
شما مگر جنبش دانشجویی هستید که اهداف جنبش دانشجویی را تعیین میکنید!
نماینده بعد آقای م، از نشریه فانوس:
نشریات دانشجویی یکی از نمود های اصلی سیاسی بودن دانشگاه هستند
از این دوستان که جلسه را ترک کردند می پرسم که در مورد تحولات جهانی چه کردند؟
آزادی که به واسطه آن هر کس نسبت به حرفی که میزند مسئول نباشد را آزادی نمیدانم.
آخرین نماینده هم نماینده نشریه غیاث، آقای ش:
سیاسی بودن دانشجو یک امر بدیهی است.
اینکه جریان حاکم بر دانشگاه فضا را بر سخنان مخالفان خود بیشتر میبندد،جز اینکه آنها را رادیکالتر کند هیچ سودی ندارد.
ما تا کی باید فقط کتابهای آقای مطهری را بخوانیم؟
سیستمی که منتقد خودرا خفه کند، ناچار به خود کامگی دچار میشود.
نوبت به صحبت حضار شد!
آقای ا:
امام (ره) الگوی بسیجیان را مولا علی (ع)معرفی میکند.
من افتخار میکنم در این راه رسیدن به این الگو یک عمله باشم.
کار در بسیج تلاش صادقانه است،نه عملگی!
این طور نیست که بسیج نظام را نقد نکند!منتقداصلی نظام خود بسیج است.
آقای ز:
اینکه اینها رفتن بی احترامی به جمع است.
اینکه هم شرطشان محقق نشد و آمدند بی احترامی به خودشان است.
آقای ح:
اگرحرفمان منطقی باشد،باید یک در مقابل هزارنفر هم باشیم،حرفمان را بزنیم.
آقای ا:
خواهشا اگر از امیرالمومنین (ع) الگو میگیریم ،اینقدر شعار ندهیم،عمل کنیم.
آقای م:
فهم و درک سیاسی دانشجو از 4ساعت کنکور به دست نمیآید.
فضای حاکم بر جلسات بسیج را چرا بسته فرض میکنیم.فضای حاکم بر جلسات آزاد اندیشی واقعا آزاد است.
آقای ز:
بسیج باید نسبت به اتفاقات این جلسه پاسخ گو باشد.
این که کسی را وابسته به شخصی بخوانیم و بگوییم استقلال ندارد،این خود نفی استقلال است.
آقای ح :
خوشحال شدم از اینکه عده تقریبا زیادی برای این بحث جمع شدند و ناراحت از اینکه این مراسم را بسیج برگزار میکند که کلمه معلوم الحال رو به دیگران نسبت میده در حالی که این لفظ برازنده خودشان است.
من نمیدانم آیا اصلا لفظ دانشجوی سیاسی در یک کشور تتالیته و تمامیت طلب که هیچ حرف دیگری رو بر نمیتابه،معنی دارد یا نه!
آقای ح:
دانشجو بخاطر اینکه نسبت به بقیه قشر جامعه دغدغه مالی زیادی ندارد و اینکه شور جوانی دارد میتواند سیستم و نظامی که در آن هست را نقد کند.
آقای س:
به نظر من اولین نشریه ای که استقلال ندارد بسیج دانشجویی است!خیلی هم طبیعی است زیرا بسیج نماینده یک ارگان در دانشگاه است و باید از آن حمایت کند.
چرا بسیج دانشجویی حق دارد نشریه خود را در تمام دانشگاه پخش کند؟
بسیج دانشجویی از لحاظ مالی خیلی بهتر و راحت تر است.
آقای ط:
این طبقه روشن فکر از ابتدای وجودش توهم حمایت مردمی دارد!
وقتی از اینها میپرسیم چرا؟میگویند به شما چه ربطی دارد!
خب این که دقیقا مخالف آزاد اندیشی است.
آقای ل.نماینده تلنگر-بار دوم-:
طبقه دانشجویی دو طیف شده!بسیجی و غیر بسیجی!
چرا مطالب مارا نقد نمیکنید؟به شما چه که ما مطلبمان را از کجاآوردیم!
آقای ا.نماینده انعکاس-بار دوم-:
بسیج دانشجویی رقیب هیچ کدام از تشکل ها نیست!
این که میگویند حضرت زینب (س) هم از تریبون کفر استفاده کردند،درست است،اما آیا این یک رویه در زندگی ائمه(ع)بود؟
آقای ع.نماینده آینه -بار دوم-:
در مورد نقدهایی که به بسیج کردم انتظار داشتم نرم تر برخورد شود!
نقدهای من نقدهای ساختاری بود!
آقای د:
اینجا از حضرت امیر (ع) دم میزنند ولی برداشت شخصی و دلخواه خود را بیان میکنند!
حرف اشتباهی است که میگویند حضرت امیر (ع) تا مخالفانش شمشیر نکشیدند، با آنها نجنگید…
ضمایم:
1. متن نامه ی دعوت از نشریات دانشگاه برای شرکت در میزگرد.
پس از دعوت از نشریات و صحبت های مختلف بین کارگروه و مدعوین و همچنین مذاکرات شفاهی طرفین، از جانب بعضی از نشریات مدعو، نامه ای دریافت شد که متن آن از قرار زیر است.
2. پاسخ بعضی از نشریات به دعوت نامه ی میزگرد.
اگر چه اکثر ابهامات مطروحه، ناشی از عدم شناخت کارگروه در سابقه ی برگزاری گفتگوهای آزاد دانشجویی است، اما از آنجا که کارگروه برای ایجاد فضای گفتگو در دانشگاه، همواره علاقه مند و در تلاش بوده است که از همه نشریات مذکور نماینده ای حضور پیدا کند؛سعی شده است علاوه بر پاسخ شفاهی، طی نامه ای کتبی، ابهامات ذهنی دوستان را برطرف نماید و فضای جلسات گفتگوی آزاد را بیش از پیش تبیین نماید.
3. پاسخ به نامه این نشریات
در پایان ذکر چند نکته لازم است.
1. لازم می دانیم از تمام دانشجویان فهیم دانشگاه که در برنامه روز دوشنبه حضور پیدا کردند و با این حضور به دعوت ما برای ایجاد فضایی منطقی در دانشگاه لبیک گفتند کمال تشکر و قدردانی را داشته باشیم.
2. از نشریات حاضر، بخصوص نشریات “تلنگر و غیاث” بابت منطقی بودن و قبول تلاش کارگروه برگزارکننده جهت تحقق پیشنهادات مطروحه، کمال تشکر را داریم.
3. این کرسی های آزاد اندیشی حدود 2 سال است که برگزار می شود، و انشالله از این به بعد هم بنا بر این است که با همفکری و همکاری همه دانشجویان هرچه بهتر برگزار شود.
4. لذا از تمامی دانشجویان خواهشمنداست موضوعات پیشنهادی مورد نظر برای بحث و یا اعلام آمادگی جهت مناظره در هر موضوعی را از طریق شماره پیامک 30009900090113 با ما درمیان بگذارند یا به صورت حضوری به مسئولین برگزاری این برنامه ها منتقل کنند.
5. در پایان بار دیگر از عده اندکی که اصرار بر ایجاد هیاهو دارند می خواهیم که پرده ها را از جلوی چشمان شان کنار بزنند و عوض شدن فضای دانشگاه را ببینند، روز دوشنبه بار دیگر اکثریت قاطع دانشجویان در عمل نشان دادند که می خواهند در فضایی به دور از هیاهو در کنار هم کلاسی هاشان به گفتگو بنشینند… این قطار به راه افتاده، حواس تان باشد که از آن جا نمانید!