نامه بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر به ریاست قوه قضاییه به تاریخ ۲۷ دی ماه ۱۳۹۶
بسمه تعالی
«گاهى مردم، ستودن افرادى را براى كار و تلاش روا مىدانند. اما من از شما میخواهم كه مرا با سخنان زيباى خود مستاييد، تا از عهده وظايفى كه نسبت به خدا و شما دارم بر آيم، و حقوقى كه مانده است بپردازم، و واجباتى كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد اداء كنم، پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن مىگويند، حرف نزنيد، و چنانكه از آدم هاى خشمگين كناره میگيرند دورى نجوييد، و با ظاهرسازى با من رفتار نكنيد، و گمان مبريد اگر حقّى به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پى بزرگ نشان دادن خويشم، زيرا كسى كه شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، يا مشورت در عدالت خوددارى نكنيد، زيرا خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمی دانم، مگر آن كه خداوند مرا حفظ فرمايد..»
امام علی (ع) ، خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه
آیت الله صادق آملی لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
تاریخ همواره گواه بودهاست که جنبشهای مردمی در برهههای حساس در حکومتهای مختلف یکی از پررنگترین نقشها را ایفا کردهاند و نقش مهم حرکت های خودجوش مردمی در پایداری انقلابها در همه کشورها و ممالک جهان غیرقابل انکار است. حال آنکه اینجا «جمهوری» اسلامی مردم ایران است ، هرچند خیلی از مسئولین فراموشکردهباشند یا درعمل خود را به فراموشی زده باشند! و این یعنی همان مردمی که در ۵۷ دیکتاتور محمدرضا شاه را از کشور بیرون کردند، برای این مملکت زحمت کشیدهاند و نهال انقلاب را پرورش دادند و اگر ملت احساس کنند مسئولی در این جمهوری اسلامی ذرهای از آرمان های جمهوری اسلامی عدول کرده، حق را فریاد خواهند زد.
در راس همه آن جنبش های مردمی، از ابتدای انقلاب اسلامی و در طول دوران مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی همواره جنبش دانشجویی علمدار مبارزه با ظلم در هر لباسی بودهاند، حال فرقی نمیکند به قول امام روح الله، «روحانی نمایان و معممین ساختگی» باشند یا محمدرضاشاه .
در روزهای اخیر خبرهایی از شیراز به گوشمان رسیده که سکوت دربرابر آن را جایز نمیدانیم. نه فقط از آن جهت که حکم صادره برای آن چهار جوان بیست و چندساله را قابل اعتراض میپنداریم که مساله فراتر از حکم صادره از طرف یک قاضی در دادگاهی در شیراز است.
در زیر نکاتی را خدمتتان عارض خواهیمشد که چرایی مرقوم کردن این نامه را نشان خواهدداد و امیدواریم اینها جز دغدغههای دلسوزان و فرزندان نسل سومی حضرت روح الله تعبیر نگردد.
– نیل به آرمانهای والای انقلاب اسلامی مردم ایران که نیازمند تداوم انقلاب و انقلابی گری “مردم” جهت اصلاح و پیشرفت جامعه تا طلیعه ظهور منجی است از یک سو و نظام برآمده از آن یعنی جمهوریاسلامی که نیاز به تحقق یکی از اصول اساسی آن یعنی “جمهوریت” نظام دارد که این اصل معرف ماهیت تربیتی آن است از سوی دیگر لزوم وجود کنشگران عرصه های مختلف برآمده از بطن جامعه را که مطالبات آنها درادامه حرکت فراگیر مردمی به سوی آرمانها را در پی دارد، بیش از پیش نمایان میکند.
_نکند مسئولی در نظام اسلامی که لحظه لحظه آن را خون بهترین مردمان زمانه به ارمغان آورده اند، اصول اساسی آن را زینتی قلمداد نماید، چرا که تک تک این اصول علاوه برپیوندی که با سایرآرمانهای انقلاب دارد، خود لازمه تداوم انقلاب است. مگر انقلاب مردم بدون حضور مردم امکان پذیر است؟ نکند نگاه های غلط به ماهیت انقلاب، چه از روی غرضورزی و چه حتی از روی تفسیر غلط به مثابه مانعی در برابر این حرکت عظیم عمل نماید که این سیل خروشان این سدها را خواهد شکست.
– با فهم صحیح از اصول اساسی انقلاب است که نقش وِیژه جایگاه هایی چون مدعی العموم که بایستی ملجئی جهت پیگیری حقوق مردم و بلندگوی دادخواهیهای آنها در مطالبه از مسئولین باشد مشخص میشود. در این پازل کلان مدعی العموم به چه میزان توانسته است حقوق ولی نعمتان انقلاب را از اشراف زادگان و ژن های خوب بازستاند؟ آیا قدمی درجهت درآوردن انقلاب مردم از چنگال طاغوت مسلکان و بازگرداندن آن به مردم برداشته است؟ که این جز با گرفتن گریبان تک تک مسئولین و وادار کردن آنها به پاسخگویی به مطالبات مردم مسیر نیست. در بسط آزادی های مشروع (که مطالبه رهبر معزز انقلاب از قوه قضائیه نیز بوده است) که هم آرمان انقلاب و هم محرک جنبش های اجتماعی و پیشران جامعه به سمت آرمان هاست، به چه میزان موفق بوده است؟ و ماییم که در بهت و حیرت از عملکرد مدعی العموم ماندهایم و به این دلیل است که به پیشگاه حضرتعالی این مرقومه را روانه کردهایم.
_ بنظر حضرتعالی پس از اینچنین برخوردهایی از سوی نماد انقلابیگری نظام و حافظ آرمانها و ارزش های آن چه بر سر جنبش دانشجویی آرمانخواه خواهد آمد؟ گرچه ممکن است در برخی فعالیتها، موضع گیری ها و نوع مواجهه برخی دوستانمان اشتباهاتی وجود داشته باشد، اما قطعا آنها را از دایره انقلاب خارج نمیدانیم و وجود و مجاهدتشان را در بسیاری از زمینه ها ارزشمند میدانیم.
_چرا باید بر اثر اقداماتی، زمینه لکنت زبان را برای افرادی که سابقه آنها نشان میدهد با زبان رسا و بُرّنده خود نظام را _برهه های حساس یاری نمودهاند فراهم نمود؟
_نظام اسلامی با پشتوانه سرمایه های عظیم، خداجو و نترس خود است که میتواند در ادامه مسیر صعب خود، از موانع و گردنه های پیشرو عبور کند.
_ با این نوع برخوردها چه بر سر سرمایه های انقلاب خواهد آمد؟ و اصلا چه بر سر آرمانهایی که این جوانان بهعلت تحقق آنها قدم در مسیر مطالبه – حتی گیریم با اشتباه در جزئیات – نهادهاند خواهد آمد؟
_آیا به نظر شما باید اینگونه برخوردها را به منزله ذبح عدلتخواهی و آرمانخواهی در نظامی که خود داعیه دار تحقق این آرمانهاست قلمداد کنیم؟
– نیک میدانید آینده انقلاب اسلامی در گرو اصلاح حاکمان و بازگشت آنها به ریل اصلی انقلاب است. اینک در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب، زمان بازگشت به آرمانهای انقلاب ۵۷ است. ما انقلاب کردیم که هیچ قانونگذاری ، قوانینی برخلاف اصول و آرمان های انقلاب نگذارد.
_انقلاب کردیم تا خوی طاغوتی واشراف زادگی را در بین مسئولین از بین ببریم و هیچکس خود را بالاتر از مردم فرض نکند. مسئولین باید خود را نوکر و خدوم ملت بدانند و در برابر انتقادات آنها پاسخگو باشند. باید در برابر سوء مدیریت خود و اشتباهات خود جواب پس بدهند. انقلاب ایران دیگر از روزهای تهدید منتقدین و توهین به آنها با کلماتی چون «بی شناسنامه»گذر کرده است.
_جناب آیت الله آملی، برای مصادیق مجرمانهای که مسئولین در مظان آن هستند، درب دادگاه های خود را به روی مسئولین بگشایید.
_امروز مردم خود باید طراز مسئولین را با آرمانهای خود بسنجند و به کرسی قضاوت بنشینند. مسئولین در دادگاه ها بجای بستن دهان منتقد، خود باید پاسخگو باشند که اگر چنین نشود، کمیته پیگیری مفاسد بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر آماده است تا از این پس خود به عنوان مدعی العموم مردم به منطقه ممنوعه اقایان و اقازاده ها ورود پیدا کند و طی روزهای آتی دانشگاه را تبدیل به دادگاه مردمی جهت پاسخگویی به مطالبات سراسری آنان نماید.
در کنار این، بایستی جهت فراهم نمودن بستری مناسب برای تحرک جریان های ارزشمند اجتماعی، مصادیق برخی جرائم که منجر به محدودیت این جنبشها میشود را مشخص نمود. حال که مطلع شدیم بعد از اینکه امام جمعه محترم شیراز شکایت خود را پس گرفتند، مدعی العموم خود شاکی این پرونده شده است، اگر هم با تفاسیر فعلی از جرائم به اشتباهات جریانهای منتقد در عملکرد و صحت احکام صادره واقف باشیم، باید مشخص شود سازوکار مدعی العموم جهت تشخیص مصادیقی چون «تشویش اذهان عمومی» و «نشر اکاذیب» چیست و مدعی العموم تا کنون بر سر چه مصادیقی از جرم ورود کرده است؟
_آیا کلام کسانی که با بستن امید مردم به سراب برجام و نگرفتن پاسخ و از دست دادن سرمایههای ملی و بدتر کردن اوضاع اقتصادی ذهن ملت را مشوش کردند و نه تنها پاسخگو نیستند و رویای برجام های دیگر را در سر می پرورانند، تشویش اذهان عمومی نیست؟
_آنگاه که آقایان دم از لزوم انتقاد حکومت امام زمان میزنند و درحمایت از بی احترامیهای منافقین در زمان امیرالمومنین ظاهر میشوند، مدعی العموم در خواب به سر میبرد یا مصداق نشر اکاذیب و تشویش اذهان فقط انتقاد از مسئولین است؟! آن زمانی که نامزدها در مناظرات انتخاباتی به راحتی به نظام دروغ میبستند مدعی العموم چه میکرد؟!
_چرا دعاوی مدعیالعموم در پرونده آنان که با گرفتن حقوقهای نجومی، به تعبیر رهبر معظم انقلاب آبروی انقلاب را لکه دار کردند و یا کسانی که در مسئله املاک نجومی، بیت المال را چپاول کردند، به حکم مورد انتظار نینجامید؟! هرچند ورود مدعیالعموم در پرونده بعضی آقازادهها و نزدیکان مفسد مسئولین و محکومیت آنها قابل تقدیر است اما مردمی که حقوق و املاک بگیران نجومی را بعد از گذشت ماهها بدون محکومیت و حتی بعضا در سمتهای مختلف کشور میبینند، اقدامات مدعیالعموم را مکفی نمیدانند.
_چطور میشود به راحتی از این مسائل گذر کرد اما تا عده ای دانشجو دست به تیزی انتقاد میبرند بلافاصله به این جرم با آنها برخورد میشود؟ با توجه به این شواهد، تصور ما براینست مدعی العموم تبدیل به مدعی خصوصی مسئولین و آقازادگان در بگیر و ببند دادخواهان شده است. بهتراست جهت شفاف شدن عملکرد مدعیالعموم و تنویر افکار عمومی مصادیق مجرمانهای که مدعی العموم به آنها ورود داشته است به صورت دورهای اعلام گردد تا صاحبان اصلی انقلاب بدانند نماد انقلابی گری نظام چگونه به مطالبات برحق مردم سامان بخشیده و حافظ منافع آنهاست و این بیم مهلک که درعمق جان فرزندان انقلاب نهفته است نیز با این شفافیت تبدیل به دلگرمی گردد.
و در پایان باید یادآور شد اینها مطالبات کسانی نبود جز فرزندان انقلابیتان و سربازان آیتالله خامنهای در دانشگاه امیرکبیر و به هیچ جریانی حق مصادره این مطالبه و نقد دلسوزانه را نخواهیم داد.
اکنون باید به نظاره بنشینیم که پاسخ دریافت خواهیم نمود یا دعاوی مدعی العموم نصیبمان خواهد شدو امیدواریم زین پس قلم دلسوزی در باب انتقاد از عملکرد مسئولی نلرزد.
والسلام علی من اتبع الهدی