یکشنبه 21 ژوئن 2009 11:23
چه کسانی از حادثه کوی دانشگاه سود بردند ؟

آن طور که بسیاری از بچه های خوابگاه از طیف های فکری متفاوت تعریف می کردند بسیاری از آنها با لباس های عجیب و بازوان “خال کوبی شده” به دانشجویان حمله کردند. ردپای دشمن در اینجا دیده می شود که تعدادی از این افراد با فحاشی های مکرر نسبت به دانشجویانی که هیچ گناهی نداشته اند آنها را از اتاق بیرون کرده و سپس از آنان خواسته اند تا برای سلامتی رهبر انقلاب، بسیجی وار صلوات بفرستند! اینجاست که چند لحظه تامل روشن خواهد ساخت آیا واقعا دلسوز برای انقلاب و یا سپاهی و بسیجی حاضر به چنین کاری است یا کسانی که ادامه این آشوب ها و جری کردن عامه دانشجویان آب را برای ماهی گیری آن ها گل آلود می کند؟! و اگر در ادامه بدانیم در میان خیل عظیم دانشجویان بی گناه ضرب و شتم شده و فحش خورده تعداد فراوانی از دانشجویان بسیجی و مذهبی وجود داشته اند اما فردای همان روز اراذل و اوباشی که سر دسته های این تجمعات و بی قانونی ها بودند در جای جای دانشگاه قدم می زدند، قضاوت خیلی آسان تر خواهد بود…

بعد از اعلام نتایج انتخابات و آغاز اغمای هواداران متعصب موسوی که به هیچ عنوان تحمل شکست در این عرصه را نداشتند، به تدریج فضای دانشگاه به سمت ناآرامی پیش رفت. از صبح شنبه انجمن به اصطلاح اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی با نصب انا لله و انا الیه راجعون بر روی تابلوی اعلانات خود به بهانه تقلب در انتخابات، جشن ملی ۴۰ ملیونی ملت را تسلیت گفت. در ظهر همان روز (شنبه) نیز نزدیک به ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر از همین طیف با تجمع در برابر درب ۱۶ آذر و سپس هجوم به خیابان انقلاب و بعد هم میدان انقلاب، خ کارگر، بلوار کشاورز، پارک لاله و در نهایت هم تجمع در برابر وزارت کشور اعتراض خود را نسبت به نتیجه انتخابات اعلام کردند.
اما در ادامه و با بی درایتی آشکار نیروی انتظامی که خیلی راحت می توانست با برخورد قاطع در برابر این تجمع غیرقانونی غائله را تمام کند، عده ای از اراذل و اوباش که رهبری این تجمع را هم بر عهده داشتند با آتش کشیدن سطل های زباله و سنگ پراندن به شیشه های خودرو ها و … استارت آشوب را زدند و در ادامه هم به علت اینکه نیروی انتظامی نمی تواند وارد دانشگاه و خوابگاه دانشجویان شود با پناه بردن به کوی دانشگاه و سنگ انداختن به ماشین های در حال حرکت و قبل از آن هم شکستن شیشه بانک ها و مغازه ها و … هنرنمایی کردند.
اما این اتفاق در شب بعدی نیز بدین منوال ادامه یافت و آن طور که بچه های خوابگاه تعریف کردند اراذل و اوباش، با گروگانگیری ۳ نفر از نیروهای انتظامی لباس شخصی،  باعث می شوند تا یگان ویژه و تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی به داخل دانشگاه یورش ببرند و این آغاز این اتفاق تلخ بوده است …
این که با اصرار بر کلمه “لباس شخصی” تاکید می کنم به این خاطر است که هنوز مشخص نیست این افراد چه کسانی بودند. آن طور که بسیاری از بچه های خوابگاه از طیف های فکری متفاوت تعریف می کردند بسیاری از آنها با لباس های عجیب و بازوان “خال کوبی شده” به دانشجویان حمله کردند. ردپای دشمن در اینجا دیده می شود که تعدادی از این افراد با فحاشی های مکرر نسبت به دانشجویانی که هیچ گناهی نداشته اند آنها را از اتاق بیرون کرده و سپس از آنان خواسته اند تا برای سلامتی رهبر انقلاب، بسیجی وار صلوات بفرستند! اینجاست که چند لحظه تامل روشن خواهد ساخت آیا واقعا دلسوز برای انقلاب و یا سپاهی و بسیجی حاضر به چنین کاری است یا کسانی که ادامه این آشوب ها و جری کردن عامه دانشجویان آب را برای ماهی گیری آن ها گل آلود می کند؟! و اگر در ادامه بدانیم در میان خیل عظیم دانشجویان بی گناه ضرب و شتم شده و فحش خورده تعداد فراوانی از دانشجویان بسیجی و مذهبی وجود داشته اند اما فردای همان روز اراذل و اوباشی که سر دسته های این تجمعات و بی قانونی ها بودند در جای جای دانشگاه قدم می زدند، قضاوت خیلی آسان تر خواهد بود …
اما در این بین گفتنی های دیگری هم وجود دارد:
۱. آن دسته از دانشجویانی که از نتیجه انتخابات ناراحت بودند اما در ازای ناراحتی خود به مردم هجوم بردند و با شکستن سر و دست زن و بچه مردم و شیشه های ماشین ها و بانک ها و … عقده گشایی کردند، اولین اشتباه را مرتکب شدند و طبق قانون باید شناسایی و قاطعانه با آنها برخورد شود.
۲. کسانی که به بهانه آزادی ۳ نفر به داخل کوی هجوم بردند و در این بین درب همه اتاق ها را شکستند و با فحاشی و ضرب و شتم دانشجویان بی گناه معلوم نیست در پی اثبات چه چیزی بودند باید شناسایی و طبق قانون با آنها هم برخورد شود زیرا این اتفاق تلخ هم ریختن آب به آسیاب دشمن بوده است و هم اینکه موجب اعتراض رهبری عزیز در نماز جمعه و موضع گیری صریح ایشان در این باره شد:
“اينكه بروند در كوي دانشگاه و جوان دانشجوي مؤمن و حزب اللهي را آنهم با شعار رهبري مورد تهاجم قرار دهند دل انسان را واقعا خون مي كند”
۳.مدیریت دانشگاه تهران باید هزینه درمان و مداوا و هم چنین خسارات های مالی دانشجویان بی گناهی را که در این اتفاق، مظلومانه مورد هجوم قرار گرفتند را بدهد. زیرا وظیفه انتظامات دانشگاه است که مانع ورود غیر دانشجو به دانشگاه شود و در غیر این صورت باید به صورت کامل مسئولیت اتفاقات بعد از آن را متقبل شود.
۴. این اتفاق درس عبرت خوبی بود برای همه دانشجویان. آنهایی که هنوز هم فکر میکردند خودشان تصمیم گیرنده هستند و امکان بازی خوردنشان وجود ندارد اما دیدیم چقدر راحت ملعبه شدند و با سو استفاده از آنان هر کاری که باید انجام می شد به اسم دانشجو و دانشگاه انجام شد.
۵. بعد از این اتفاقات تعدادی از مریض احوالان سریعا با انتساب این موضوع به بسیج دانشجویی دانشگاه تهران! در تلاش برای موج سواری جهت اهداف خودشان بودند که البته عامه دانشجویان هم توانایی تشخیص در چنین مواردی را دارند که واقعا چه کسانی دیکتاتور و چماق به دست هستند! آنها که بدون استدلال و علت با صورت های پوشیده سبزرنگ شیشه های بانک ها را می شکنند یا کسانی که قبل انتخابات در برابر توهین ها شعارشان “سلام بر موسوی، رای ما احمدی” بود و الان هم ۴۰ میلیون رای دهنده را پیروز واقعی این انتخابات می دانند.
ما بت شکنیم، شیشه شکن نیستیم…
به نقل از وبلاگ http://amirihosain.blogfa.com

کاروان طریق القدس

آرشیو