بیرون دانشگاه
در بین مردم با توجه به نحوه ی برگزاری مراسم و کارهایی که صدا و سیما و رسانه ها انجام دادند این اتفاق یک استقبال با شکوه از شهداء بود که واقعا کم سابقه بود. حتی تدفین دانشگاه تهران هم این قدر سر و صدا نکرد و این قدر با شکوه برگزار نشد. طبیعتا از این بیشتر و بهتر نمی توان انتظار داشت. کارها و صداهای معترضین هم به عنوان مخالفت با اصل شهداء برداشت شد (که برداشت درستی هم بود).

درون دانشگاه – مخالفین
اما در دانشگاه خودمان در طیف مخالفین دو دستگی بوجود آمد. به وضوح گروهی از مخالفین معتقد به مقاومت منفی (عدم مشارکت) بودند. گروهی هم که مشخصا گرایشات مارکسیستی و سوسیالیستی داشتند به همراه افرادی که مقداری تندتر بودند وارد درگیری فیزیکی شدند. ولی به وضوح هر دو این گروه ها اشتباهی بزرگ مرتکب شدند و فرصتی طلایی را از دست دادند.
آن گروهی که وارد درگیری شدند که حقیقتا خودزنی کردند و اگر کمی سابقه ی کار سیاسی در امیرکبیر می داشتند می فهمیدند که تنها دستاوردشان چند روزی دستگیری و مظلوم نمایی خواهد بود که مثل همیشه بالاخره آزاد خواهند شد و چندان تاثیری از این کار نخواهند دید. اما آن هایی که مقاومت منفی کردند باز وضعیت خیلی بهتری داشتند ولی با توجه به این که مسلمانان بیشتری در این طیف بودند حقیقتا می توانستند استفاده ای مهم از تدفین ببرند که نبردند. بهترین راه این بود که خود این افراد وارد تشییع جنازه می شدند و اصلا نام شورای صنفی را به عنوان یکی از تشکل های شرکت کننده در این مساله ثبت می کردند و به این صورت این تهدید را تبدیل به یک فرصت می کردند و در عین حال جایگاه بهتری میان طیف های مذهبی ولی خاکستری پیدا می کردند. (البته واقعا این یک انتظار بیش از حد است از یک گروه نه چندان باهوش سیاسی!) خیلی از جامعه ی دانشگاهی هم جذب این گروه می شدند و حتی شاید فرصتی برای احیای دوباره ی رمق از دست رفته ی این طیف می شد.
در عین حال این طیف نشان داد که دارای حمایت مردمی چندانی خارج از دانشگاه نیست. مشخص است که تکریم شهداء در چشم جامعه ی ما جایگاه بلندی دارد و مخالفین با این کار پشتوانه ی مردمی شان را کمرنگ تر کردند و در تاریخ ثبت خواهد شد که مخالفین جمهوری اسلامی با شهدای آن که در راه حفظ اسلام و ایران رفته بودند مخالفت کردند و به این صورت اساسا قابلیت رهبری کردن یک جنبش عظیم و مهم اجتماعی به کلی از این جریان گرفته شد.
درون دانشگاه – موافقین
در طیف مذهبی دانشگاه هم اختلافاتی بود. تشکل هایی بودند که به دلیل آماده ندیدن جو دانشگاه مخالف تدفین بودند ولی به وضوح آن تشکل ها از بازندگان بزرگ این برنامه بودند، چرا که این در تاریخ این تشکل ها خواهد ماند که با تدفین شهداء همراهی نکردند و هیچ اسمی از آن ها در این رابطه برده نخواهد شد. آیا این برای آیندگان قابل توجیه خواهد بود؟ …
خدانگهدار
پانوشت:
– مهم ترین استدلال مخالفین به عنوان استدلال پس از تدفین این است که بچه های ما مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. چند مساله مطرح است. یکی این که بنده به شخصه از این که کسی مورد ضرب و شتم قرار گرفته متاسفم، ولی این بسیار اشتباه است که به خاطر یک ظلم نسبتا کوچک بیائیم جای ظالم و مظلوم اصلی را عوض کنیم. صحبت در این باره زیاد است که به احتمال زیاد یک پست جداگانه به آن اختصاص خواهم داد.
– به دوستان خبرنامه ی امیرکبیر می گویم که حرف قدرت با حرف زور خیلی فرق می کند. قدرت فی نفسه چیز بدی نیست. اتفاقا به دست آوردنش برای اهل حق و ایمان واجب است. همچنین برای برقراری قانون، حتی قوانین رانندگی لازم است گاهی از زور استفاده شود. در نتیجه این که این مراسم با مقداری استفاده از قوه ی قهریه انجام شد دلیلی برای بد بودن مراسم نیست.
– آرزو می کنم این دوستانی که به خاطر شیطنت بیش از حد دستگیر شده اند هرچه سریع تر آزاد شوند که تنها محلی که ممکن است کمی چهره ی مراسم را تقلیل بدهد همین مظلوم نمایی هاست. این دوستان سعی کردند به جای اظهار عقیده، اعمال عقیده کنند که در هیچ جامعه ای پذیرفته نیست.
– آن گروه های مذهبی که شرکتی در تدفین نداشته اند هرگز نباید منفعل شوند. چرا که حقیقتا هیچ وقت دیر نیست.
یا علی
همچنین ببینید:
– گزارش فارس از تشییع و تدفین باشكوه پنج شهید گمنام در دانشگاه امیركبیر
– یک تکذیبیه ی جالب در خبرنامه ی امیرکبیر!: روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت: دروغ پردازی خبر 20:30 را تکذیب می کنیم. حتما بخوانید و با رفتارهای دفتر تحکیم در روز تدفین مقایسه کنید، به نظر شما اگر دفتر تحکیم می توانست جلوی تدفین را بگیرد این کار را (با توجه به رفتارهای امروزش) نمی کرد؟
– گزارش تصویری تشییع پیکر شهدای گمنام دفاع مقدس در تهران + + +
– از رجانیوز: حمله ی میلیشیای دفتر تحکیم به شهدای گمنام + تکمیلی
– از خبرنامه ی امیرکبیر: خبر تکمیلی: بیش از ۷۰ دانشجو در کلانتری ۱۰۷ در بازداشت هستند
منبع: وبلاگ دردنامه (دانشجوی دانشگاه امیرکبیر)