آنها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب میکنند آیا عزت و آبرو را نزد آنان میجویند -با اینکه همهی عزتها از آن خداست-؟! (نساء / 139)
اجلاس ضدنژادپرستی سازمان ملل در ژنو، صحنهی جهانی دیگری بود برای روشن شدن واقعیتهای حاکم بر دنیا، و رسوایی مستکبرین و صهیونیسم بینالملل. و طرفه اینکه این بار آنها خود، مقدمات این شکستشان را فراهم کردند! نقشهی دشمنان، به واسطهی رفتار عزتمند و باوقار ریاست محترم جمهور –که آمیزهای بود از تدبیر و شجاعت-، چنان شکستی را به دشمن تحمیل کرد که گویی سناریوی ژنو از ابتدا توسط جمهوری اسلامی طراحی شده بود، و عوامل صهیونیسم تنها بازیگران آن بودند!
گرچه وضوح این پیروزی در حدی است که شبکهی آمریکایی سی.ان.ان. را نیز ناچار میکند که از دکتر احمدینژاد به عنوان «فاتح ژنو» یاد کند، اما هنوز همهی ابعاد این پیروزی روشن نشده است. نمایندگان برخی کشورهای غربی در ژنو که امروز با پای خود از جلسهی سازمان ملل خارج شدند -در حالی که اکثریت مطلق کشورهای حاضر بیاعتنا به آنها، به تشویق رئیس جمهور ما میپرداختند-، شاید متوجه شده باشند که این نشانهای است برای اتفاقی بزرگ؛ و دور نیست روزی که ملتهای آزاده، آنها را مجبور به خروج از صحنهی مدیریت جهان کنند. و مگر جز با خروج آنها از صحنهی مدیریت جهان، عدالت و آزادی و معنویت محققشدنی است؟! و مگر نبرد آخرالزمان را دلیلی جز این است که تا نابود نشدن این مستکبرین، امکان تحقق عدالت جهانی وجود ندارد؟! آری، خروج مستکبرین از جلسهی ژنو، نشانه و مقدمهی خروجشان از صحنهی مدیریت جهان است، به لطف خدا.
اما در حال و هوای شعف ناشی از این پیروزی در بین آزادیخواهان و مستضعفان جهان، و در شرایطی که مردم کشوری دیگر برای تبریک این اقدام رئیسجمهورمان، مقابل سرکنسولگری ایران تجمع میکنند، جالب است که در داخل کشور، عدهای حتی به اندازهی رسانههای صهیونیست نیز انصاف نداشته، و چشم بر واقعیتها بسته و این پیروزی را معکوس گزارش میکنند!
ما ابتدائاً به همهی جریانات سیاسی کشور توصیه میکنیم که مراقب باشند از دایرهی انصاف خارج نشده، و منکر موفقیتهای بزرگ ایران اسلامی نشوند. اما اگر برق صندوقهای انتخابات، چنان چشمشان را ربوده که امکان عمل به این توصیه را ندارند، توصیه میکنیم کمی به میان مردم رفته، و علائق آنها به این مواضع عزتمند را ببینند تا متوجه شوند که حتی برای کسب آرای مردم نیز راه اشتباهی را انتخاب کردهاند. اکثریت مردم ایران، نه غربزدگان ذلیل، که مسلمانانی اند که در جایی دیگر به دنبال عزت میگردند. امت رسولالله مانند سران مشرکان طائف نمیاندیشند که سنگ زدن چند کودک به نبی اکرم را نشانهی خوار شدن و پایین آمدن شخصیت آن وجود مقدس میدانستند.
همه میدانند که دیگر آن دوره گذشته است که نسخهی دسته دوم شعارهای تمدن منحط غرب را تکرار میکردیم تا خود را مورد پسند آنها کنیم! امروز –همانطور که شایسته است- آنکه در دنیا مدعی است، ماییم! و در این شرایط، مگر باید غیر از خشم دشمن را انتظار داشته باشیم؟ ما به تیره شدن روابطمان با مستکبران افتخار میکنیم؛ و انتظاری جز این نیز از شاگردان خمینی نمیرود. روزگاری اماممان گفت «ما نمىخواهیم وجاهت در خارج كشور پیدا بكنیم. ما مىخواهیم به امر خدا عمل كنیم، و خواهیم كرد» (صحیفه امام، ج9 ص 283). و امروز ثمرهی آن رفتار، این شده است که بالاترین وجاهت را نیز در خارج کشور کسب کردهایم. دیگر نه تنها ملتها، که برخی دولتها نیز از مشی ما پیروی میکنند. همه میبینند که در یک سو آمریکا و متحدان غربیاش قرار گرفته، و در سویی دیگر جبههای عدالتخواه به رهبری جمهوری اسلامی ایران.
از دستگاه دیپلماسی کشور متشکریم که هوشمندانه با دست گذاشتن روی رفتار متناقض غربیها دربارهی هولوکاست، نقطهی دقیق و مناسبی را برای نشان دادن دروغ بودن ادعاهای نظام لیبرال به جهانیان انتخاب کرد، و طبل رسوایی آنان را از تریبونهای جهانی نواخت، تا دنیا برای ظهور نظام جدید جهانی، آمادهتر گردد.
در پایان، خدای متعال را شاکریم که اگر روزی برای پنهان کردن شعارهای امام و آرمانهای انقلاب در بین مسئولین مسابقه بود، و عدهای تلاش داشتند که –به خیال باطل و کوتاهاندیشانهی خود- امام را به موزهی تاریخ بسپارند، امروز آن گفتمان خود به موزهی تاریخ رفته، و فضایی بر کشور حاکم است که همه را به سمت نقل خاطره و جملات، و ایجاد انتساب به آن یگانهی عصر برده، و همه تلاش میکنند که نشان دهند که ادامهدهندهی راستین روحالله اند. و چه بهتر از اینکه تلاش همه در راستای طرح گفتمان امام در جامعه باشد، و نسل سوم خود ادعاها را بررسی کند و تشخیص دهد که چه کسانی واقعاً به آن آرمانهای الهی اعتقاد دارند و نزدیکترند؛
«بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینهتوزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار میدهند و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه میگویند جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است و از چشم غرب و شرق افتاده است! که چه خوب است این سوال پاسخ داده شود که ملتهای جهان سوم و مسلمانان، و خصوصاً ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشتهاند که امروز بیاعتبار شدهاند؟! اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین -علیهم السلام- را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بیفرهنگ به رسمیت بشناسند؛ ولی در همان حدی که آنها آقا باشند و ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند و ما ضعیف؛ و آنها ولی و قیم باشند و ما جیرهخوار و حافظ منافع آنها!» (صحیفه امام، ج 21، ص 90).
«بايد هيچ سستى نكنيم و از اين ترس نداشته باشيم كه فلان راديو يا دولت خارجى چه مىگويد، راديوها بايد به ما فحش بدهند. آن روزى را كه امريكا از ما تعريف كند بايد عزا گرفت! آنها باید فحش بدهند و ما هم باید محکم کارمان را انجام دهیم». (صحیفه امام،ج18،ص242)
امشب از سوز بهاري كه پر از پاييز است
حرفها دارم از اين دل كه ز خون لبريز است
درد دلهايم از آنهاست كه از حق دورند
و از اين عدهی خاموش كه گويي كورند
ترسم آن روز كه مردانِ سرانجام آيند
اين جماعت همه با بقچهی حمام آيند!
چيزي اي قوم نماندست كه در خواب شويد
آي هشدار! قريب است كه گنداب شويد
حرفم اين بود ولا قوّةَ الّا بالله
هر كه مَرد است قدم رنجه كند بسم الله
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر