1– …”هاشمي رفسنجاني در نمازجمعه تهران هيچ سخني که مانع از تجمع هواداران موسوي و اقدامات آنها شود بر زبان نياورد… او مي خواهد همچنان از هر فرصتي که پيدا مي کند براي به چالش کشيدن نتايج انتخابات استفاده کند”… “هاشمي گفت مردم به نظام اعتماد ندارند”… “هاشمي رفسنجاني گفت بايد ترديدها در مورد انتخابات رفع شود”… “اين اولين بار بود که يک مقام عالي رتبه ايران از بحران سخن مي گفت” و… مطالب فوق بخشي از انبوه گزارش ها و خبرهايي بود که خبرگزاري هاي خارجي بلافاصله بعد از سخنان ديروز آقاي هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نمازجمعه تهران، با ذوق زدگي براي رسانه هاي خبري خود در آمريکا، اروپا و برخي از کشورهاي منطقه مخابره کردند و رسانه هاي مورد اشاره نيز با استناد به آن به سياه نمايي گسترده اي عليه جمهوري اسلامي ايران دست زدند!
گفتني است آقاي هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي ديروز نمازجمعه تهران تاکيد کرده بودند نبايد کاري کرد که باعث سوءاستفاده دشمنان اسلام و انقلاب شود!
2- نمازجمعه ديروز تهران همانگونه که انتظار مي رفت و کيهان نيز در يادداشت روز پنج شنبه، از صورت بندي کلي آن خبر داده و برخي از صحنه هاي آن را پيش بيني کرده بود، برگزار شد.
در نمازجمعه ديروز تهران علاوه بر جمعيت انبوه مردم مومن و انقلابي که همه هفته در اين مراسم سياسي-عبادي شرکت مي کنند، جمعيت چند هزار نفره ديگري نيز حضور داشتند که براساس اخبار موثق و گزارش هاي مستند شماري از آنان از نقاط مختلف استان تهران و برخي از استان هاي همجوار به تهران آورده شده بودند. جماعت ياد شده سه ويژگي مشترک داشتند که به وضوح از هماهنگي قبلي آنها حکايت مي کرد؛ اول آن که تقريبا هيچکدام از آنها در نماز شرکت نکردند و از ميان چند نفري که به نماز ايستادند، برخي با کفش نماز خواندند! و برخي ديگر… بگذريم!… دوم اين که هرجا آقاي هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نماز سخني عليه انتخابات اخير بر زبان مي آورد- که نمونه هاي آن فراوان بود- جماعت مورد اشاره با شعارهاي “هاشمي ، هاشمي حمايتت مي کنيم” و گاه نيز با سوت و کف از اظهارات ايشان استقبال مي کردند و در تمامي اين موارد، نمازگزاران با حفظ متانت به آنان بي اعتنايي مي کردند و صرفا با شعارهاي “ما اهل کوفه نيستيم، علي تنها بماند”، “خوني که در رگ ماست، هديه به رهبر ماست” و تکبيرهاي بلند، مخالفت خود را با آشوبگران ابراز داشته و بر هويت اسلامي، انقلابي خويش تاکيد مي ورزيدند و در چند مورد نيز نمازگزاران با سر دادن شعار مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريکا، هوشياري و شناخت دقيق خود از کانون اصلي توطئه را به رخ غائله آفرينان کشيدند، انگار مي خواستند از يک سو به عاملان و برنامه ريزان داخلي توطئه نشان بدهند که نمازگزاران مومن و انقلابي از هويت واقعي آنها خبر دارند و از سوي ديگر به شماري از آشوبگران که به ترفند عوامل پشت صحنه فريفته شده بودند، هشدار دهند که آلت دست عوامل بيروني و دنباله هاي داخلي آنها نباشند.
آقاي هاشمي رفسنجاني در آغاز خطبه اول، از کساني که درون محوطه دانشگاه و يا بيرون از آن به سر دادن شعارهاي هنجارشکن مشغول بودند، خواست، حرمت و تقدس نماز جمعه را رعايت کنند ولي هيچيک از آنان به اين توصيه توجهي نکردند و نشان دادند که هاشمي را براي اهداف سوء و منافع آنچناني عوامل پشت صحنه آشوب مي خواهند و ايشان را حتي براي خود او نيز نمي خواهند و البته جناب هاشمي رفسنجاني نيز، با سخنان خود که در بسياري از موارد، ترجمه ديگري از همان شعارهاي هنجارشکن بود، زمينه هنجارشکني جماعت يادشده را فراهم مي کرد!
براي مردم شريف و پاک باخته ايران اسلامي که نمازگزاران جمعه نمادي از آنها هستند، بسيار تلخ و ناگوار بوده و خواهد بود که آقاي هاشمي رفسنجاني را با توجه به سوابق انقلابي -به قول خود ايشان 60 ساله- در جايگاهي ببينند که حامياني آنگونه داشته باشند و در سوي ديگر مردم مومن و انقلابي اينگونه از سخنان ايشان انگشت تاسف به دندان بگيرند!
3- آقاي هاشمي رفسنجاني اگر چه به عنوان يک سياستمدار هوشمند شناخته مي شوند ولي متاسفانه و با عرض پوزش در خطبه هاي ديروز نمازجمعه ايشان برخلاف انتظار، از اين ويژگي آقاي رفسنجاني نشانه چنداني ديده نمي شد! ايشان تقريبا هرجا سخن از انتخابات اخير بر زبان آوردند، همان ادعاهاي بي دليل و غيرمنطقي کساني را تکرار کردند که نه فقط هيچ نشانه، شاهد، قرينه و سندي براي اثبات آن ندارند، بلکه به شدت از هرگونه بحث منطقي و مستند فرار مي کنند و به هيچيک از درخواست ها و دعوت هاي رسمي مراکز مسئول براي ارائه دلايل و اسناد خود مبني بر تقلب در انتخابات پاسخ نداده و نمي دهند. چرا؟!… پاسخ روشن است، چون دليل و سندي ندارند و از اين روي نمي توانند بيرون از دايره “ادعا” قدمي بردارند.
4 – جناب هاشمي رفسنجاني در آغاز سخن به ضرورت قانونگرايي اشاره کرده و تاکيد کردند همه بايد در چارچوب قانون حرکت کنيم. اگر از قانون تجاوز کنيم ديگر هيچ مرزي نداريم. بايد با قانون مسائلمان را حل کنيم، اگر کساني با بعضي از قوانين دل خوشي ندارند بايد سعي کنند اين قوانين اصلاح شود و هر وقت لازم است اين اشکالات روزي حل شود، اما چارچوبمان را قانون قرار دهيم“.
بخش فوق از اظهارات آقاي هاشمي که در آغاز خطبه ها مطرح شد، اين اميدواري و تلقي را پديد آورد که ايشان قصد دارند، قانون شکنان را مورد ملامت قرار داده و اقدامات غيرقانوني و آشوبگرانه آنها بعد از انتخابات را محکوم کنند. اما اين اميدواري دوام چنداني نياورد و جناب هاشمي در ادامه سخنان خويش نه فقط به آنچه خود گفته بود وفادار نماند، بلکه آشکارا از قانون شکنان حمايت کرد. و حال آن که مطابق نظر اوليه خود بايستي از مدعيان تقلب در انتخابات براي پي گيري ادعاي خويش از راه اي قانوني دعوت مي کردند، که متاسفانه نکردند! بايستي آشوب هاي خياباني که به صورت غيرقانوني انجام گرفته و قتل و جرح مردم بي گناه، غارت اموال آنان، آتش زدن اماکن و اموال عمومي را در پي داشت، محکوم مي کردند، که نکردند! بلکه به طور تلويحي- اگر نگوئيم به صراحت- از آن همه قانون شکني حمايت نيز کردند و در عين حال تاکيد فرمودند که هرگز از تريبون نمازجمعه به نفع هيچ جناحي استفاده نمي کنند! که بايد گفت؛ اولا؛ اظهارات ايشان جانبداري آشکار از يک جريان سياسي خاص بود، آن هم يک جريان سياسي که اين روزها نشان داده است کمترين پايبندي به قانون ندارد… آيا اين همه تاسف آور نيست؟! و آيا قوانين ديگري غير از قانون اساسي و قوانين جاري جمهوري اسلامي ايران، موردنظر و منظور جناب آقاي هاشمي رفسنجاني بوده است؟!
5- ايشان به چند نمونه تاريخي از دوران رسول خدا(ص) ،حضرت امير(ع) و امام راحل(ره) و ميزان اهميت آن بزرگواران به مردم و جايگاه ملت در نظام اسلامي اشاره کردند که سخني بر حق بوده و هست، اما مقايسه ايشان ميان آن نمونه ها و شرايط کنوني، متاسفانه “قياس مع الفارق” بود! و بايد متواضعانه از ايشان پرسيد، مگر در نگاه آقاي هاشمي مردم ايران، مردم نيستند؟! و مگر مطابق آنچه از رسول خدا(ص) و حضرت امير(ع) و امام بزرگوار نقل فرموديد، نبايد حق آنان را محترم دانست؟ بنابراين چرا انتخاب قانوني مردم را برنمي تابيد؟ و حق مسلم 40 ميليون رأي دهنده را ناديده مي انگاريد؟! به يقين 13 ميليون نفري که به احمدي نژاد رأي نداده اند بر خلاف برخي از مدعيان، قانون شکن نبوده و نيستند.
آنان نيز مانند 25 ميليون نفر ديگري که به احمدي نژاد رأي داده اند، به هنگام حضور در پاي صندوق هاي رأي نتيجه انتخابات را هرچه باشد، پذيرفته بودند، اگرچه طرفداران هر يک از نامزدها ترجيح مي دادند که نامزد مورد نظر خودشان به رياست جمهوري انتخاب شود. هميشه همين بوده است و اساساً انتخابات غير از اين مفهوم و معنايي ندارد. مي فرمائيد در انتخابات تقلب شده؟ خب! چرا براي ادعاي خود هيچ دليل و سند و حتي شاهد و قرينه اي ارائه نمي دهيد؟ مگر نه اينکه در تمامي نظام هاي حقوقي جهان و از جمله نظام حقوقي اسلام “البينه علي المدعي- آنکس که ادعايي دارد بايد دليل ارائه کند”؟ و مگر نه اين که در قوانين جمهوري اسلامي ايران براي اينگونه ادعاها راه حل قانوني در نظر گرفته شده است؟ بنابراين چرا به راه قانون نمي رويد؟ لطفاً و با عرض پوزش، بفرمائيد کدام قانون را قبول داريد؟
آقاي هاشمي مي فرمايند جمع زيادي از مردم، در مورد انتخابات ترديد دارند! ولي نمي فرمايند، چرا؟! و به چه دليل؟! قاطبه مردم اگر ترديدي داشته باشند درباره ريشه و پشت صحنه آشوبگران است.
6- خطيب محترم نمازجمعه ديروز از شوراي نگهبان گلايه کردند که چرا از فرصت اضافي 5روزه آنگونه که بايد استفاده نکرده اند! ولي به اين نکته بديهي و خبر موثق بارها اعلام شده اشاره نکردند که شوراي نگهبان از تمامي نامزدها دعوت کرد تا براي حضور و نظارت بر بازشماري10درصد صندوق هاي رأي سراسر کشور نمايندگاني بفرستند و دو تن از آنها برخلاف قول و تعهدي که داده بودند از اعزام نمايندگان خويش خودداري ورزيدند.
اين اقدام آنان غير از آن که نشانه خالي بودن دست آنها از دليل و سند و زمينه سازي براي تکرار ادعاي تقلب باشد، چه مفهوم ديگري دارد؟!
7- آقاي هاشمي شرايط کنوني را “بحران” ناميدند و خبرگزاري هاي غربي از جمله شبکه تلويزيوني “فرانس24” بلافاصله با ذوق زدگي اعلام کرد “اين اولين بار است که يک مقام عالي رتبه ايران از بحران سخن مي گويد”! به يقين جناب هاشمي رفسنجاني از تعريف “بحران” باخبرند و مي دانند که بين سه واژه “بحران”، “بحران نمايي” و “فتنه” تفاوت هاي فراواني هست و “فتنه” که از ويژگي هاي آن غبارآلود کردن صحنه است، بامسما ترين واژه براي توصيف شرايط کنوني است و صدالبته به قول حضرت امير عليه السلام وقتي غبارهاي فتنه فرو مي نشيند- که خوشبختانه در مقياس وسيعي فرو نشسته است- حق و باطل از نظرها پنهان نمي ماند و فتنه انگيزان ديگر نمي توانند در پرده بمانند.
بحراني اگر هست در ميان کساني است که براي رياست جمهوري آينده نقشه ها کشيده بودند و حضور گسترده مردم، آرزوهاي آنان را بر باد داده است و از جناب آقاي هاشمي رفسنجاني تعجب آور و جاي گلايه است که چرا بحران در ميان کساني را که به ايشان نيز کمترين ارادتي ندارند، “بحران” در جامعه اسلامي ايران مي نامند؟!
راستي! آيا جناب هاشمي متوجه نشدند که چرا نمازگزاران تحليل و تفسيرهاي ايشان را با شعار “ما اهل کوفه نيستيم، علي تنها بماند” پاسخ مي دادند؟! اين نکته عبرت انگيز است. نيست؟!
و بالاخره اميد آن که آقاي هاشمي رفسنجاني، به اين واقعيت توجه فرمايند که ماجراي امروز، ماجراي درگيري و رقابت دو جناح نيست، بلکه دشمنان بيروني و برخي از دنباله هاي داخلي آنان، نظام اسلامي و انقلاب و امام را نشانه رفته اند. بنابراين، انتظار آن است که آقاي هاشمي رفسنجاني به دشمنان تابلودار امام، ايران اسلامي و انقلاب فرصت سوء استفاده ندهند، ان شاءالله
به نقل از روزنامه کیهان شنبه 4/27