شنبه 18 جولای 2009 11:38
فصلی جدید در مرزبندی های سیاسی

1. در باب انتخابات دهم رياست جمهوري بسيار گفته‌اند و بسيار شنيده‌ايم. بنابراين اگر بخواهم بر انبوه تحليل‌ها سخني بفزايم که درخور خواندن باشد، جز سخن نو گفتن نشايد. 2. همان‌طور که پيش‌تر نيز به اجمال اشاره کردم، مهم‌ترين رويداد اين انتخابات را شکل‌گيري مرزبندي جديدي در تاريخ سياسي جمهوري اسلامي مي‌دانم و کليد تحليل […]

1. در باب انتخابات دهم رياست جمهوري بسيار گفته‌اند و بسيار شنيده‌ايم. بنابراين اگر بخواهم بر انبوه تحليل‌ها سخني بفزايم که درخور خواندن باشد، جز سخن نو گفتن نشايد.

2. همان‌طور که پيش‌تر نيز به اجمال اشاره کردم، مهم‌ترين رويداد اين انتخابات را شکل‌گيري مرزبندي جديدي در تاريخ سياسي جمهوري اسلامي مي‌دانم و کليد تحليل تمامي رويدادهاي گذشته را در گرو درک دقيق ابعاد اين صف‌بندي جديد مي‌بينم.

3. مروري بر توزيع طيف آراي انتخابات گذشته در شهر و روستاها و نيز در نقاط مختلف شهرهاي بزرگ واقعيتي بسيار مهم را آشکار مي‌سازد. احمدي‌نژاد بيشترين پايگاه خود را در ميان اقشار محروم جامعه داشته و موسوي از طرفداري شديد طبقه متوسط جديد برخوردار بوده است. البته اين جمله به اين معنا نيست که تمامي طبقه متوسط جديد از موسوي حمايت کرده‌اند و تمامي محرومان پشت سر احمدي‌نژاد بوده‌اند. ولي آشکارترين مرزبندي در انتخابات گذشته مرزبندي طبقاتي بوده است.

4. از مهم‌ترين مفاهيمي که حضرت امام خميني در سال پاياني حيات دنيوي خويش مطرح نموده‌اند طرح مساله اسلام ناب و اسلام آمريکايي بوده است. ايشان در پيامي که در آستانه انتخابات دوره سوم مجلس شوراي اسلامي صادر فرموده‌اند در تبيين نسبت اين دو اسلام مي‌فرمايند: «مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگانى رأى دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئوليت کنند، و طعم تلخ فقر را چشيده باشند، و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمين، اسلام مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پاک طينتان عارف، و در يک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه عليه و آله وسلم- باشند. و افرادى را که طرفدار اسلام سرمايه دارى، اسلام مستکبرين، اسلام مرفهين بى‏درد، اسلام منافقين، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت طلبان، و در يک کلمه، اسلام امريکايى هستند طرد نموده و به مردم معرفى نمايند.» همچنين ايشان در پيام تاريخي خود خطاب به هنرمندان چنين مي‌فرمايند: «تنها هنري مورد قبول قرآن است كه صيقل دهنده اسلام ناب محمدي – صلي الله عليه و آله و سلم – اسلام ائمه هدي – عليهم السلام – اسلام فقراي دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازيانه خوردگان تاريخ تلخ و شرم آور محروميت‌ها باشد. هنري زيبا و پاك است كه كوبنده سرمايه‌داري مدرن و كمونيسم خون‌آشام و نابود كننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومايگي، اسلام مرفهين بي‌درد، و در يك كلمه ” اسلام آمريكايي ” باشد. .»آنچه از دقت در بيانات حضرت امام آشکار مي‌شود آن است که يکي از مهم‌ترين مرزهاي اسلام ناب و اسلام آمريکايي، صف‌بندي محرومين و مرفهين در مقابل يکديگر ذيل آموزه‌هاي اين دو اسلام است.

5. در طول تاريخ معاصر ايران تضادهايي اساسي، در فرازهاي تاريخ رخ داده است: تضاد ميان روحانيت و روشنفکران در نهضت مشروطه، تقابل ميان حکومت در مقابل اتحاد روحانيت، روشنفکران و مردم در نهضت ملي شدن صنعت نفت، اتحاد ميان مردم و روحانيت در مقابل حکومت و روشنفکران در نهضت پانزدهم خرداد، اتحاد مردم، روحانيت و روشنفکران در مقابل حکومت پهلوي در آستانه پيروزي نهضت اسلامي، اتحاد مردم و روشنفکران و بخشي از طيف منتقد مذهبي در مقابل سياست‌هاي حاکم در دوم خرداد 76 و تضاد ميان گذشته و آينده در تيرماه 84.

6. دقت در تضادهاي فوق نشان مي‌دهد که در هيچ يک از آنها، طرفداران دو قرائت از اسلام که دو خواستگاه طبقاتي گوناگون دارند، در دو صف متقابل قرار نمي‌گيرند. از اين رو انتخابات اخير رياست جمهوري در تاريخ سياسي معاصر بي‌نظير به نظر مي‌رسد.

7. تحليل نگارنده آن است که با انتخابات رياست جمهوري اخير فصلي نوين در تاريخ انقلاب اسلامي ايران گشوده خواهد شد. دوره‌اي که مهم‌ترين مرزبندي سياسي، مرز ميان پابرهنگان و تازيانه‌خوردگان تاريخ تلخ و شرم آور محروميت‌ها از سويي و پيروان اسلام رفاه و تجمل از سوي ديگر باشد.
8. نگارنده در انتها تاکيد دارد که به هيچ وجه قصد ندارد طرفداران آقای مهندس موسوی را پيرو اسلام آمريکايي قلمداد کند. بلکه بخش عمده‌ای از ايشان را داخل گفتمان انقلاب اسلامی ارزيابی مي‌کند. تنها تاکيد نوشتار فوق، شکل‌گيری دو گفتمان جديد در بستر انقلاب اسلامی است که يکی به پابرهنگان گرايش دارد و ديگری به روشنفکران و مرفهين.

به نقل از وبلاگ fardaeidigar.blogspot.com

کاروان طریق القدس

آرشیو