هنوز شادي و سرور جامعه از خبر تولد دومين گوساله شبيهسازي شده؛ «تأمينا»، پايان نيافته بود كه خبر مرگ
«بنيانا»، نخستين گوساله شبيهسازي شده در ايران، همگان را در بهت و ماتم فرو برد.
زندگينامه بنيانا
بنيانا در روز 20 تير سال 88 ديده به جهان گشود. وي از آنجا كه به وسيله تكثير سلولهاي بنيادي پا به اين جهان گذاشت، از همان قبل تولد، فاقد پدر و مادر بود. بنيانا تحصيلات ابتدايي را در همان «آي سي يو» به اتمام رساند. بعدها براي طي كمالات به «سيسي يو» رفت و در آنجا نزد دانشمنداني چون دكتر نصراصفهاني مدارج علمي خود را تكميل كرد. بنيانا كه قادر بود به پنج زبان زنده دنيا «ما، ما» كند، اندكي بعد به زادگاه خود «آي سي يو» برگشت اما متاثر از عوامل محيطي، دچار عفونت شد و جان به جان آفرين تسليم كرد. بنيانا در بخشي از وصيتنامه خود آورده است: «ما گوسالهها همگي يك روز گاو ميشويم و شير ميدهيم. آدمها از شير ما ميخورند،بعد نامردي كرده، سر ما را ميبرند. پيام من به همه گوسالهها اين است كه مبادا فريب گوساله سامري را بخوريد. به شما توصيه ميكنم هنگام خوردن علف، مواظب باشيد علف هرز نخوريد و وقتي ميخواهيد از خيابان رد شويد اول اين طرف را نگاه كنيد، بعد آن طرف را، نه اينكه سرتان را عين گاو بيندازيد پايين!»
بازتاب مرگ بنيانا
محمد خاتمي: تنها راه زنده نگهداشتن «تامينا» برگزاري رفراندم، تحت نظارت مجمع تشخيصبود.
مهدي كروبي: حتي اگر «تامينا» هم به ديار فاني(!!) برود، باز مردم در صحنه هستند.
فائزه هاشمي: انقلاب رفته بودم، ساندويچ بخورم!
حسين شريعتمداري: بنيانا هم احتمالا در كودتاي مخملين نقش داشت؛ فقط محل ماموريت وي فرق ميكرد!!
هاشميرفسنجاني: صدا و سيما بايد به بازماندگان بنيانا تريبون بدهد تا بتوانند در فضايي آزاد حرفشان را بزنند.
ميرحسين موسوي: اينكه خبر مرگ بنيانا را 4 روز ديرتر اعلام كردند، نشان دهنده وجود يك توطئه است. من فريب اين صحنهسازي خطرناك را نميخورم.
ابطحي: چرا من را گرفتيد، برويد خاتمي را بگيريد!
شيرين عبادي: در مراتع ايران، دوشيدن شير از پستان گاو بايد زير نظر شوراي امنيت سازمان ملل باشد.
علي لاريجاني: در مرگ بنيانا كه باعث ابتهاج روح مردم شد، در نقطه اپتيمم بايد يكي به نعل زد يكي به ميخ.
عزيز محمدي: اگر گوسالهها، ابروي خود را برداشته يا ماتيك بزنند، از خوردن چمن ورزشگاه آزادي تا 2 سال محروم ميشوند!
مصاحبه منتشر نشده با بنيانا در بيمارستان
سلام بنيانا، خوبي؟
خوبم به مرحمت عالي.
از اينجا كه راضي هستي؟
راضيام. بيرون بيايم احتمال دارد ماشين بزند زيرم كند، اينجا ولي پزشكان مراقبم هستند!! خرج دوادرمانم هم با دكترهاست.
از مريضيات بگو، بهتر شدي؟
هنوز يه مقدار كسالت دارم.
چه تقاضايي از دكترها داري؟
خواهش من از دكترها اين است كه يك كم خوشخطتر بنويسند. اين «تامينا»، نسخه را برده داروخانه، داروخانه هيچي سر در نياورده!! آدم نميداند اينكه دكتر نوشته، «حاج عباس سليمي» است يا «عباس سليمينمين»؟