بدنهی این جریان بالاخره در میان مردم مجبور است به نفع “حجاب” و علیه کشف حجاب، موضع گیریهایی هر چند منافقانه و هر چند حداقلی بکند! این یعنی فمنیستها و اکثریت ضد دین این گروهک علیه این اقلیت مذهبی خواهد شورید! چرا که…
هفتهی پیش از ۱۶ آذر بود. بخشی از گروهک سبز تبلیغات زیادی راه انداخته بودند برای کشف حجاب. دنبال نکردم ببینم انجام دادند یا نه! اما همان موقع در فتوبلاگم نوشتم: «کاش یکی بهشان یادآوری می کرد ۱۷ دی سالگرد کشف حجاب توسط رضاخان است . چه جالب است که دیکتاتوری رضا خان با دیکتاتوری جلبک ها یک چیز را می خواهند! کشف حجاب …».
نزدیکیهای ۱۷ دی (سالگرد کشف حجاب توسط دیکتاتوری رضاخان!) دوباره بخشی از گروهک سبز تبلیغات کردند که باید “تابوی” حجاب را بشکنند! جریانهای فمنیستی سالهاست به دنبال چنین چیزی هستند. الان ضد دینهای گروهک سبز هم با فرصتی که یافتهاند به جد دنبال این هستند.
گروهک سبز یک جمع ناهمگون است. انواع و اقسام گروهها در آن هست! از سکولار و لاییک تا مارکسیست و سلطنت طلب! از مجاهدین خلقی تا دوم خردادیها! خوب این شلم شوربا چه میخواهد بشود؟ هر کس ساز خودش را میزند! هر چند تمام تلاششان را میکنند تا پیوند تاکتیکی داشته باشند. اما بالاخره تا کجا؟
الان درصد جمعیتی این گروهک به این شکل است که۸۰-۹۰ درصد آنها یا غیر مذهبیاند یا ضد مذهب! باقیماندهشان که از دومخردادیهایشان هستند به بخشهایی از مذهب(۱) –مذهب التقاطی و لیبرال- پایبندند. سران این اقلیت مذهبی کسانی هستند که سالها در حکومت بودند. اتفاقا به همین دلیل هم آن باقی گروهک، در ظاهر زیر تابلو اینها جمع شدهاند. و از نفوذ و رانت اینها در بخشهایی از حکومت استفاده میکنند. هر چند بین خودشان پشیزی هم برای اینها ارزش قائل نیستند.
آن اکثریت سبزها، کاملا به دنبال حرکت ضد دینی هستند. میفهمد که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی تا بر پایهی اسلام ناب محمدی (ص) استوار است، اتفاقی برایش نمیافتد. میفهمد که تا این ملت عاشق اسلام و امام حسین(ع) هستند، اتفاقی نمیافتد. میفهمند برای نابودی نظام باید دین و اعتقاد مردم به دین را نابود کنند. آنها حداکثر دین را چیزی میخواهند برای روز یکشنبه! لذا برونداد غالب گروهک سبز کاملا ضد دینی است. شعارهای ضد دینی تا حرمتشکنی عاشورا کاملا از این اکثریت نتیجه میشود. و پروژهی کشف حجاب خواست واقعی اینهاست.
اما آن اقلیت مذهبی، هم میفهمد مردم ایران به مذهب و دین پایبندی جدی دارد. میفهمد حرکات ضد امام خمینی(ره)، ضد دین و ضد امام حسین(ع) چه ضربهی بزرگی برای اینها داشته است. به خصوص که اینها برای حفظ ظاهر در بین دوستانشان در حکومت باید ظاهر را رعایت کنند! برای فرار از مجازات حتی! اینگونه است که حتی رفتارهای ضد دینی سبزها را انکار میکند!
لذا اکثریت مطلق گروهک سبز به دنبال ساختارشکنی ضد دینی است و اقلیت گروهک سبز مخالف آن. اکثریت تبلیغات خود را میکند. اقلیت تکذیبیه خود را میدهد! انگار نه انگار! مردم را هم “چیز” فرض کردهاند.
این خلاصه را گفتم تا به اینجا برسم که گروهک سبز –به خصوص سران حکومتیاش(۲)- در ماجرای کشف حجاب در دو راهی باخت-باخت گیر کرده است.
الف) اگر گروهک سبز کشف حجاب را تایید کند، از یک سو بیش از پیش از طرف ملت طرد خواهد شد. و چون این گروهک همچون خس و خاشاکی در اقیانوس ملتاند، تو دهنی سنگینی خواهند خورد. هزینهای هم که این ماجرا برای حکومتیهای گروهک سبز دارد بسیار گران خواهد بود. و آنها را با سرعت مضاعفی باقیماندههایشان را از نظام بیرون خواهد ریخت و همهشان را به سمت مجازات سوق خواهد داد. و البته بخش اقلیت مذهبی جریان هم به سمت انشعاب سوق خواهد یافت.
ب) از طرفی اگر این اقلیت در گروهک سبز بخواهد کشف حجاب را تکذیب کند، با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد بود. چه دیگر هدایت گروهک سبز در اختیار آنها نیست. و به هیچ عنوان قدرت مقابله با اکثریت گروهک سبز را ندارد. حتی نفوذی هم در آن بخشها ندارد!!
البته میتوانند “منافقانه” دست به انکار وجود این بخش ضد دین در گروهک سبز بشود. کاری که بعد از انکار ۴۰ ملیون رای، با وقاحت تمام تا امروز انجام داده است.
مجبورند برای حفظ ظاهر از قبل با این بازیهای توهم توطئهانگارانه، این کار را بر گردن طرفداران اسلام و انقلاب بیندازد! که با نیت حذف آنها صورت میگیرد! عملی که در این چند ماه هر جا گندی زدهاند به آن متوسل شدهاند. چه آنجا که در مجلس ختم آدم زنده شرکت کردهاند، چه آنجا که کشتههاشان یکی یکی زنده میشدند، چه آنجا که عکس امام(ره) را آتش میزدند و …
و کسی نیست بگوید، خوب اگر همه کار مملکت –چه خوب چه بد- تقصیر مخالفان شماست، پس شما چه کارهاید؟ بروید خانههاتان بنشینید و سبزی پاک کنید و نقاشی بکشید!
و بدتر آنکه مجبور میشود علیه آن اکثریت ضد دین در گروهکشان بایستند! هر چند این کار را با این بهانه بکند که این کار برای سبزها هزینه دارد! در حقیقت اینجا به ظاهر مذهبیها یک “نفاق” دو سویه دارند. از طرفی مقابل مردم با وقاحت دروغ میگویند که جنبش آنها ضد دین نیست. از سوی دیگر با اکثریت خود نیز چنان سخن میگوید که گویا واقعا به دنبال دموکراسی و آزادی است! و این کار تنها به عنوان تاکتیک جلویش گرفته میشود! و اتفاقا هر دو سو نیز متوجه این نفاق و دو رویی هست!
و نکتهی سوم این حالت این است که بدنهی این جریان بالاخره در میان مردم مجبور است به نفع “حجاب” و علیه کشف حجاب، موضع گیریهایی هر چند منافقانه و هر چند حداقلی بکند! این یعنی فمنیستها و اکثریت ضد دین این گروهک علیه این اقلیت مذهبی خواهد شورید! چرا که تمام کاشتههای خود را بر باد رفته میبیند. فمنیستها میدانند این برخورد یعنی پذیرش هنجاریت حجاب و گسترش این پارادایم. چیزی که حاصل سالها فعالیت آنها علیه حجاب را بر باد میدهد!
در نهایت حقیقت خیلی واضح است. اگر چه اقلیت مذهبی مجبور به نفاق با همهی اطرافیان خود است. اما هم مردم میفهمند اکثریت مطلق گروهک سبز ضد دین است. و هم همین اکثریت گروهک میفهمد توسط این اقلیت میخواهد به بازی گرفته شود! و اتفاقا به نظرم از ۱۶ آذر به بعد اکثریت گروهک سبز تسلیم این بازی نشده است. و رفتارهای هنجارشکنانه و ضد اسلامی خود را دنبال کرده است.
مرتبط:
+ جبر تئوریکِ نفاقِ گروهک سبز
+ نفاق صادقانه!
پاورقی:
۱- به این معنا که اینها به مذهبی غربزده، لیبرال و التقاطی پایبندند. به بخشهایی ظاهری از مذهب (چون ظاهر نماز و روزه و …) پایبندند اما به باطناش نه! مذهب اینها با مذهبی که امام خمینی (ره) منادیاش است تفاوتهای بنیادین دارد. بسیار محدودتر است.
۲- منظور حکومتی سابق یا فعلی است. که اتفاق دلیل ادامهی چند ماهه این جریان همین جریانی است که در نظام –حتی در نهادهای امنیتی- نفوذ دارد. و گرنه ماجرا خیلی زودتر از اینها تمام شده بود.