آقای مهندس! به طرفداران تان که عموما فراری های وطن فروش آنطرف آبی هستند بگویید که در فضای مجازی به ملاقات تان بیایند. یا بروند و در سایت هایی که هر نفر می تواند در یک روز بیش از ده ها بار رای دهد، شما را به عنوان محبوب ترین زندانی دنیا انتخاب کنند و هر چقدر که دل شان می خواهد گزینه ج را پیامک کنند تا احساس بیزار بودن مردم از شما را باور نکنند

بالاخره پس از حدود 9 ماه حکم جلب مهدی هاشمی هم صادر شد تا بار دیگر شاهد برخورد سریع و قاطع قوه قضاییه با مسببین حوادث پس از انتخابات باشیم! احتمالا اگر فائره هم به خارج از کشور سفر کند (بخوانید فرار کند) پس از مدتی حکم جلب وی نیز صادر خواهد شد. آقایان تصور کرده اند که با دستگیری مرعشی و صادر کردن حکم جلب مهدی هاشمی برگ زرینی در تاریخ انقلاب رقم زده اند و باید ملت بیایند و دست و پای شان را ببوسند که به به چه کار بزرگ و خوبی انجام داده اند که آقا مهدی را پس از 9 ماه و در حالیکه در خارج از کشور به سر می برد احضار کرده اند. آقا مهدی هم قول می دهد بچه خوبی باشد و با اولین پرواز به ایران باز گردد وخود را به دستگاه قضایی معرفی کند. چه کند که بلیط سخت گیر می آید. بخصوص اینکه آقای هاشمی پس از نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر مبنی بر درخواست معرفی مهدی به دستگاه قضایی، در رودربایستی گیر کرده است و هر طور شده خودش می رود گوش مهدی را می گیرد و به ایران می آورد.
وقتی تکلیف محاربین روز عاشورا را مشخص کنید، حکم جلب سران فتنه را صادر کنید (البته پیش از سفر شان به خارج از کشور) دستگیرشان کنید و به سزای اعمال شان برسانید، با مفاسد و پرونده های سنگین اقتصادی برخورد کنید و دست باندهای مافیایی قدرت و ثروت را از قوه قضاییه کوتاه کنید؛ تازه ابتدای مسیر طولانی تحقق عدالت قرار گرفته اید و به وظیفه انقلاب تان عمل کرده اید. نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم.
چندی است که خبری از آقای مهندس نیست، گویا صدای اعلام بیزاری و انزجار مردم و شعار های شان به گوش ایشان هم رسیده است. گویا از خواب قدرت بیدار و کمی متوجه اطراف شان شده اند. آقای مهندس ! شهوت قدرت و جاه طلبی انسان را دقیقا به اینجایی که شما هستید می رساند. به دنبال عزت، جاه و مقام و محبوبیت در بین مردم بودید ولی امروز هر کجا که می روید با فریاد بیزاری مردم مواجه می شوید. امروز روز خواری و ذلت شماست. مردم برای دستگیری تان و رسیدن به سزای خیانت هایی که در این مدت در حق آنها کرده اید، لحظه شماری می کنند. آقای مهندس! زندان فرصت خوبی است که هر چه قدر که می خواهید بیانیه بنویسید و مردم خداجو را به ادامه مبارزه دعوت کنید. البته بیانیه های تان را هم که خودتان نمی نویسید. کاش توان یک بیانیه نوشتن را داشتید. اشکالی ندارد؛ در زندان با فراغ بال به کارهای هنری تان بپردازید. به طرفداران تان که عموما فراری های وطن فروش آنطرف آبی هستند بگویید که در فضای مجازی به ملاقات تان بیایند. یا بروند و در سایت هایی که هر نفر می تواند در یک روز بیش از ده ها بار رای دهد، شما را به عنوان محبوب ترین زندانی دنیا انتخاب کنند و هر چقدر که دل شان می خواهد گزینه ج را پیامک کنند تا احساس بیزار بودن مردم از شما را باور نکنند و هنوز در توهم محبوبیت شما و گروهک قهوه ای باقی بمانند. همچنین می توانید با شیخ جلسه بگذارید و درباره مسائل کشور و دولت دهم گفتگو کنید. شیخ هم فرصت این را دارد که هر چقدر می خواهد برای ادعاهای خود شاهد پیدا کند! شیخ به طرفداران اش بگوید که زندان دانشگاه امیرکبیر نیست که بسان انسان های اولیه وحشیانه هجوم بیاورند و درب آن را بشکنند و با کفش وارد مسجد شوند و به سوت و کف بپردازند؛ گویی که آنجا را فتح کرده اند! دوان این وحشی بازی ها گذشته است.
آقای مهندس! حتی اگر به زندان هم نروید تا آخر عمر در زندانی که خودتان درست کرده اید محبوس خواهید ماند. شما دیگر جایی در بین مردم ندارید. علاوه بر این نیز سر بار نظام هستید و نظام مجبور است افرادی را مامور حفاظت از جان شما کند. امروز مردن شما برای دشمنان انقلاب سود بیشتری دارد تا زنده ماندن تان. برای همین نظام مجبور است از پول بیت المال -همان پولی که حق آن روستایی است- صرف حفظ جان شما کند. همان روستایی را می گویم که رای اش اصلا مهم نیست؛ چرا که بالای شهر تهران نمی نشیند و ماهواره هم ندارد که بی بی سی فارسی ببیند؛ دهاتی و عقب مانده است دیگر. اصلا فرصت این کارها را ندارد. از صبح تا شب سر زمین کشاورزی است. دست بند سبز هم نمی بندد و برای رقصیدن به خیابان نمی آید. اصلا آن روستایی به چه حقی به شما رای نداده است؟! اگر از قشر نخبه و فرهیخته جامعه بود حتما فهم و شعور این را داشت که به شما رای دهد. پس همان بهتر که پول آن روستایی محروم صرف شما شود، تا بتوانید زنده بمانید و حق تان را از انقلاب بگیرید!
به نقل وبلاگ زبرالحدید