“حسین منیف اشمر” یادواره شهید مهدی نوروزی و بزرگداشت واقعه ۹ دی، بعدازظهر روز چهارشنبه 8 دی ماه در سالن “سوره” حوزه هنری تهران با اجرای جناب آقای خراسانی زاده برگزار گردید.
ابتدا دکتر وحید یامین پور به ایراد سخنرانی در باب مقام شامخ شهدا، جهاد و نفاق در آن پرداختند.
گزیدهای از صحبت های دکتر یامین پور در مراسم :
مسیری که شهدا در آن قدم می گذارند و مجاهدین در آن مسیر وارد می شوند نتیجه اش اصلاح کل مسیر بشریت است.
خداوند اراده کند با نور همین یک شهید پرونده جریان تکفیری را خواهد بست، نور یک شهید نوری نیست که گم شود.
مرتبه جهاد با نفاق بالاتر از مرتبه جهاد با تکفیری ها است.
تشخیص نفاق مشکل تر است.
بسیاری از مجاهدین سابق که جزو ایثارگران هشت سال دفاع مقدس بودند درفتنه سال۸۸ به تردید افتادند.
بسیاری از کسانی که علیه اصل ولایت فقیه شعاردادند و عکس امام را پاره کردند بچه های مسجدی بودند.
رهبری بارها خواستند که خواص دوپهلو و چند پهلو نباشند.
حزب الله چون سنگ زیر آسیاب است شلوغ نمی کند، درحد این که تذکر بدهد چون فرزند انقلاب و کشور است.
سپس همسر شهید نوروزی خاطراتی از زندگی مشترکشان را بیان نمودند.
گزیدهای از صحبت های همسرشهید نوروزی در مراسم :
بین ما و شهدا از زمین تا آسمان فاصله است.
بزرگواری های شهید مصداق آیه ی «اشدا علی الکفار و رحما بینهم »است.
بیشترین خاطراتی که برای من تعریف می کرد ازفتنه ۸۸بود.
همیشه وقتی که ازپل کالج عبور میکردیم آقامهدی می گفتند که سخت ترین خاطره همین پل کالج است که از دوطرف مارا محاصره کردند.
با گذشت زمان و آشکار شدن حقایق ، دروغ های بیگانگان بیشتر نمایان می شود.
عهد میبندیم با شهدا که پیرو راهشان باشیم.
پس از آن مراسم با شعرخوانی آقای میلاد حسنی و صحبت های آقایان واجدی و نقویان ادامه یافت.
بخشی از صحبت های سید شهاب الدین واجدی:
کسی که برای انقلاب قدم برمی دارد وظیفه اش است.
بعداز سفر به سوریه احساس میکنم شهید نوروزی را در سامرا دیده باشم.
من خیلی از ایام فتنه حضور پیداکردم، آن روزها ایام سخت و بحرانی بود .
کلمه جانباز مسئولیت ساز است و خودم را شایسته جانبازی نمی دانم.
سپس ایشان به بیان ماجرای جانبازی در ۲۵ بهمن ۸۹ پرداختند.
“مهدی نوروزی خیلی جلوتر از زمان خودشان بودند.”
گزیده ای از صحبت های دیروز مهدی نقویان:
ما فیلم ساز ها سعی میکنیم فیلم به فیلم ،فیلم بهتری بسازیم.
شاید درکارنامه ام کار خوب باشد ، منتها کار باحال کم پیدا میشود.
چیزی که در فیلم نتوانستم به آن اشاره کنم و در آن نمیگنجید،بعداز این که خبر شهادت شهیدنوروزی را در روزنامه خواندم
برایم جالب بود کسی که در فتنه ۸۸ در خط مقدم بوده چگونه میرود در سال۹۲و۹۳ در برابر داعش می جنگد .
فیلم را دوست داشتم با این سوال شروع کنم
منتها وقتی در تحقیق فیلم رفتم و باشخصیت شهید نوروزی آشنا شدم،
جواب این سوال برای خود من حل شد و دیگر در فیلم به آن نپرداختم.
بعدازنمایش فیلم یک نفر این نکته را اشاره کرد که چرا در فیلم نیست.
زمانی که کسی از ریگی خبری نداشت ، شهید نوروزی با چنین اشراری میجنگیدند.
بعد از آن میآیند در تهران در خط مقدم فتنه برای مبارزه با آن.
پس از آن میروند در قوه قضاییه با مفاسد اقتصادی مبارزه می کنند
و بعد میروند در عراق.
آن زمانی که شهید نوروزی رفتند و شهید شدند ما زیاد از داعش نمیدانستیم.
ایشان کسی بودند که خیلی جلوتر از ماها قدم برمی داشتند واگر قرار بود مثل من فکر کنند، آن زمان دیگر به نظرم به درجه و اهمیت شهید نوروزی نمی رسیدند هوش و ذکاوتی خاصی داشتند که خیلی جلوتر از زمان خودشان بودند.
شعرخوانی میلادحسنی در یادواره شهید مهدی نوروزی
وقت وداع، فصل بهاران، بگو حسین
بر لحظه های بارش باران، بگو حسین
هرجا دلت گرفت کمی محتشم بخوان
هی در میان گریه بگو جان بگو حسین
کشتی شکست خورده که دیدی به کارزار
در خاک و خون تپیده به میدان بگو حسین
از نام گرم او دل برف آب می رود
درسردسیر سخت زمستان بگو حسین
تغییر کرده است لغت نامه هایمان
زین پس به جای واژه عطشان بگو حسین
دیدی اگر که جسم قمر زیر آفتاب
مانده سه روز بین بیابان بگو حسین
دیدی اگر که جامه یوسف ربوده اند
افتاده بین معرکه عریان بگو حسین
هرچند که جنگ آمد از در روزی
نزدیک شده کنون به ما پیروزی
گفتیم به عشق، شیر سامرا کیست فرمود شهید مهدی نوروزی
در پایان نیز قرآن هایی متبرک به دستخط همسر شهید توسط آقای چهاردولی ،مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر، به آقایان واجدی و نقویان اهدا گردید.و به علت عدم حضور آقای کرمیار غیر حضوری از ایشان تقدیر به عمل آمد و همچنین کتاب نامیرا معرفی و به فروش گذاشته شد.
فروش کتاب نامیرا
توزیع نشریه در حاشیه مراسم